معنی کلمه هارپ در لغت نامه دهخدا
دوOر بمل O حالت اصلی رO حفره اول ر دیزO حفره دوم می Oاگر یکی از پدالها را به حفره اول پایین بیاوریم و در جای خود ثابت نگاه داریم ، مثلا اگر این کار را با پدال «فا» بمل انجام دهیم سیم فابمل از طول کوتاه و صدایش نیم پرده زیرتر میشود. بدین معنی که فابمل - یا بهتر بگوییم فاهای بمل - به «فا» طبیعی یا «بکار» مبدل میشود و بدین ترتیب گام سل بمل بزرگ را به دست می آوریم. بعد از آن اگر پدال دوبمل را در حفره اول قرار دهیم ، گام «ر» بمل بزرگ را خواهیم داشت. بدین طریق با پایین آوردن پدالها در حفره اول به ترتیب گام «لا» بمل ، «می » بمل ، «سی » بمل ، فا و بعد دو بزرگ را به دست خواهیم آورد. با داشتن گام دو بزرگ اگر نظری به پدالها بیفکنیم آنها را در حفره اول ثابت خواهیم دید. حال اگربه پدال «فا - بکار» برگردیم و آن را در حفره دوم ثابت کنیم سیم «فا» نیم پرده باز کوتاهتر می شود و تمام سیم های «فا» به «فا دیز» مبدل میشود و گام سل بزرگ را به دست خواهیم آورد. هرگاه 6 پدال دیگر را به ترتیب به همین منوال در حفره دوم قرار دهیم گام های ر،لا، می ، سی ، فا و «دو دیز» را به دست می آوریم... پدالهای هارپ پیش از قرن نوزدهم میلادی به وجود نیامده بود، از این رو نوازنده هارپ قدرت و وسیله فنی بسیار محدودی داشت و به پیانوزنی می ماند که فقط مضراب های سفید را در اختیار داشته باشد... با توجه به آنچه گذشت ، اگر آهنگسازی بخواهد اثری برای هارپ بنویسد ناگزیر است که به نکات زیر توجه کند: گام کروماتیک اصلاًبا هارپ ناسازگار است و میتوان گفت که برای این سازممنوع میباشد مگر در یک حالت بسیار آهسته ، زیرا هر نوت کروماتیک به عوض کردن یک پدال احتیاج دارد... درگام کوچک ، بواسطه عوض کردن پدالها در درجات 6 و 7 گام خالی از اشکال نیست و خلاصه تغییرات مقام ( مودولاسیون ) سریع بخصوص در گام هایی که خیلی از هم دورند بسیار مشکل است ، زیرا عوض کردن پدالها وقت میگیرد و به علاوه در هر دفعه با هر پا یک پدال را بیشتر نمی توان عوض کرد. نکته قابل ملاحظه ای که آهنگسازان باید در نظر داشته باشند دانستن نام پدالهای مخصوص پای راست و پای چپ است : پدالهای می ، فا، سل ، لا زیر پای راست و پدالهای سی ، دو، «ر» زیر پای چپ قرار دارد. گام هایی که برای هارپ بسیار مناسب و خوش صداست گام های بمل دار میباشد، چون سیم ها به حال طبیعی و بلندی کامل خود میباشد. گام های بزرگ سهل ترین گام هایی است که میتوان به کار برد، چون این ساز با گام بزرگ کوک میشود. آکورهای متوافق ، آریژه ( سازشهای شکسته )، گام های دیاتونیک ، اکتاو «گلیساندو» را به روی هارپ سلیس و استادانه میتوان اجرا کرد. به علت کم بودن فاصله بین سیم ها، به همان سهولتی که اکتاو را روی پیانو میگیریم فاصله دهم را روی هارپ می توانیم بگیریم. اما در آکور فقطباید 4 نت را برای هر دست در نظر گرفت ، چون با انگشت پنجم کار نمی کنیم. «تریل »ها و نت های تکرار شده هم چندان نتیجه خوبی نمی دهند. هارپ مثل همه سازهای زهی دارای نت های آرمونیک قابل توجهی است. با فشار دادن کف دست به روی سیم ها و بالمس کردن سیم مورد نظر نت آرمونیک را میتوان به گوش رسانید. اگر با سیم هایی که وسط هارپ قرار گرفته این کار را انجام دهیم ، دست راست فقط میتواند یک نت آرمونیک را اجرا کند، در حالی که دست چپ 2 و گاهی 3 نوت را میتواند اجرا کند. با در نظر گرفتن این نکات باید گفت هارپ از لحاظ حدود و وسعت فنی با پیانو چندان اختلافی ندارد. از آثاری که برای هارپ نوشته شده بعضی از آنها برای پیانو هم قابل اجراست. عکس این مورد نیز صحیح است ، مثلاً «ارابسک » و «دختر سپیدموی » از «دوبوسی »، «پرلود»ها و بسیاری از آثار دیگر باخ با اندک تغییراتی برای هارپ ترتیب داده شده است. از میان آهنگسازانی که برای هارپ آثاری نوشته اند «موزار» ( کنسرتو برای فلوت و هارپ )، «هاسلمان »، «پیرنه »، «دوبوسی » و «رادل » را میتوان نام برد. ( از مجله موسیقی ، شماره 5، دوره سوم ، دی 1335هَ. ش. صص 62-65 ).