معنی کلمه هابیل در لغت نامه دهخدا
و اندر کتاب دلایل القبله چنان خواندم که روایت کرده است ابن عباس رضی اﷲ عنهما که آن وقت زمین اسفید بود تا آن وقت که قابیل هابیل را بکشت ، پس لونش بگردید و طعم بعضی از میوه ها ناخوش گشت و مضر، و از آن سبب در مرثیت و اندوه هابیل آدم این بیتها یاد کرد و معروف و مشهور است :
تغیرت البلاد و من علیها
و وجه الارض مُغْبرّ قبیح
تغیَّرَ کل ذی لون و طعم
و قل بشّاشة الوجه الملیح [ البصیح ]
فما لی [ و ما لی ] لاابوح [ اجود ] لسکب دمعی [ بسکب دمع ]
و هابیل توارته [ تضمنه ] الضریح
بان قتل قابیل اخاه ( ؟ )
فما أنَا فی حی̍وتی مستریح .( مجمل التواریخ و القصص صص 430-431 ).که پسر بود دو مر آدم را
مِه ْ قابیل و کهترش هابیل.ناصرخسرو ( دیوان ص 241 ).گروهی چو دریا جنوبی گرای
که بوده ست هابیلشان رهنمای.نظامی.قربان کرده بر غم قابیل
در آتش عشق همچو هابیل.اوحدی کرمانی ( از مزدیسنا ص 512 ).و رجوع به مجمل التواریخ و القصص ص 89، 182، 430، 431 و 481 و تاریخ گزیده صص 23-24 و 65 نزهةالقلوب ج 3 ص 250 و 292 و لباب الالباب ج 1 صص 17-18العقد الفرید ج 2 ص 152 و ج 5 ص 59 و الکامل ج 1 و ناسخ التواریخ ج 1 شود.