نیوشیده

معنی کلمه نیوشیده در لغت نامه دهخدا

نیوشیده. [ دَ / دِ ] ( ن مف ) شنیده. ( ناظم الاطباء ). گوش کرده. ( فرهنگ فارسی معین ). مسموع. مقبول. رجوع به نیوشیدن شود :
ملک در دل آن راز پوشیده داشت
که قول حکیمان نیوشیده داشت.سعدی.|| ( اِ ) آوازه. شهرت. ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه نیوشیده در فرهنگ معین

(نِ دِ ) (ص مف . ) شنیده .

معنی کلمه نیوشیده در فرهنگ عمید

شنیده.

معنی کلمه نیوشیده در فرهنگ فارسی

( اسم ) شنیده گوش کرده .

معنی کلمه نیوشیده در ویکی واژه

شنیده.

جملاتی از کاربرد کلمه نیوشیده

نه همانا که سمع اشرف را حال من ماند نانیوشیده
همه کم گوی و پر نیوشیده مهره پیدا و حقه پوشیده
نیم جوشیده دیگکی دارم قلقلش گوش نانیوشیده
نیوشیده بر دیده و سر نهند ز دیده نیوشنده برتر نهند
نیک خواها، عاشقان را وصف مستوری مکن کین حریفان پند نیکوه خواه ننیوشیده‌اند
ملک در دل این راز پوشیده داشت که قول حکیمان نیوشیده داشت
علم او عیب ما بپوشیده تو نگفته سر او نیوشیده
ز ابلهان رازهاش پوشیده است لیک عاقل همه نیوشیده است