نیمسال

معنی کلمه نیمسال در لغت نامه دهخدا

نیم سال. ( ص مرکب ) مرد نصف عمر. ( ناظم الاطباء ).مردی که به نصف عمر رسیده. ( فرهنگ فارسی معین ). رجوع به فرهنگ شعوری ج 2 ص 402 شود. || ( اِ مرکب ) نیمی از سال تحصیلی .

معنی کلمه نیمسال در فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - مردی که بنصف عمر رسیده . ۲ - ( اسم ) نصف سال ( ۶ ماه ) سمستر . توضیح این اصطلاح در دانشگاهها در مورد نصف سال تحصیلی بکار میرود .

جملاتی از کاربرد کلمه نیمسال

در چارچوب همین مصوبه دانشکده خبر تهران از نیمسال تحصیلی ۱۴۰۰–۱۳۹۹ به مؤسسه فرهنگی مطبوعاتی ایران واگذار شد و فعالیت شعب استانی دانشکده خبر در شهرهای شیراز، مشهد، اهواز، اردبیل و میبد یزد به پایان رسید.
افکار انقلابی که از همین زمان در وی شدت گرفته بود اسباب نگرانی والدینش را فراهم کرد تا او را برای ادامه تحصیل به دانشگاه سوربن در پاریس بفرستند. هرچند که او بیش از یک سال در پاریس نماند و در سپتامبر ۱۹۰۸ به پترزبورگ بازگشت. آشنایی وی با اشعار شاعران فرانسوی همچون فرانسوا رولاند و ورلن و بورلاند از همین سالهاست. وی در سال ۱۹۱۰ دو نیمسال تحصیلی را در هایدلبرگ به آموختن ادبیات کهن فرانسوی گذراند و در سال ۱۹۱۱ در دانشگاه ایالتی سن پترزبورگ در رشته زبان‌شناسی رومانیایی مشغول به تحصیل گردید که البته هیچگاه فارغ‌التحصیل نشد.
سوپرسون در حال حاضر استاد فلسفه در دانشگاه کنتاکی است که از سال ۱۹۹۲ در آنجا به تدریس اشتغال و فعالیت داشته‌است او یکی از اعضای هیئت علمی گروه مطالعات جنسیت و زنان در دانشگاه کنتاکی است. او همچنین دارای کرسی استادی مدعو چرچیل همفری و الکس پی همفری در فلسفه فمینیستی در دانشگاه واترلو برای نیمسال تحصیلی زمستان ۲۰۱۳ بوده‌است او همچنین در سال ۲۰۰۸ یک کرسی استادی مدعو در دانشگاه میشیگان، آن آربور داشت. او قبل از انتصاب فعلی خود، استادیار دانشگاه ایالتی کانزاس بود و همچنین در دانشگاه ایلینویز در شیکاگو و دانشگاه تنسی، ناکسویل تدریس می‌کرد.