نیم کره

معنی کلمه نیم کره در لغت نامه دهخدا

نیم کره. [ک ُ رَ / رِ ] ( اِ مرکب ) نصفی از کره زمین : نیم کره شمالی. نیم کره جنوبی.
- نیم کره مغز ؛ هر یک از دو قسمت چپ و راست مغز. ( لغات فرهنگستان ).

معنی کلمه نیم کره در فرهنگ معین

(کُ رَ یا رِ ) (اِمر. ) هر نیمة کرة زمین که به وسیلة خط استوا جدا شده .

معنی کلمه نیم کره در فرهنگ عمید

نصف کرۀ زمین که به وسیلۀ خط فرضی استوا جدا شده است: نیمکرۀ شمالی، نیمکرۀ جنوبی.

معنی کلمه نیم کره در فرهنگ فارسی

نصف کره، نصف کره زمین که بوسیله خط استواجداشود، قسمت شمالی رانیمکره شمالی وقسمت جنوبی را نیمکره جنوبی میگویند

معنی کلمه نیم کره در دانشنامه آزاد فارسی

نیمکُرِه (hemisphere)
در ریاضیات، نیمی از کره، حاصل از بریدن کره در طول یک دایرۀ عظیمهاش.

معنی کلمه نیم کره در ویکی واژه

نیم‌کُره
هر نیمه کره زمین که به وسیله خط استوا جدا شده.

جملاتی از کاربرد کلمه نیم کره

شکل ایدئال نیم‌رسانا با حداکثر خروجی نور، میکروکره است که منبع انتشار فوتون دقیقاً در مرکز قرار داشته، و الکترودها برای تماس در نقطه انتشار به مرکز نفوذ کرده‌اند. تمام پرتوهای نوری که از مرکز خارج می‌شوند عمود بر کل سطح کره بوده و درنتیجه هیچ بازتاب داخلی وجود ندارد. یک نیم‌رسانای نیم کره‌ای نیز به همین شیوه کار می‌کند، و سطح پشتی صاف آن به عنوان آینه فوتون‌های پراکنده به پشت عمل می‌کند.
شکل ۱۱ ضخامت قطب نیم کره‌های کاملاً شکل یافته را به عنوان تابعی از ایجاد فشار در دماهای مختلف نشان می‌دهد. در دمای خاص ضخامت قطب با افزایش فشار شکل‌گیری کاهش می‌یابد. برای کلیه موارد مورد بررسی، ضخامت قطب در دامنه حدود ۰٫۳ تا ۰٫۴ میلی‌متر از ضخامت خالی اصلی ۱ میلی‌متر قرار داشت.