هوشها در پردهٔ مستی نبود نیستها در جلوهٔ هستی نبود
حزب برای اجرای برنامهها و سرکوب مخالفان خود از طریق نظامی گری اساس را تأسیس کرد و از طریق اعمال فشار اجازه فعالیت به مخالفان خود، شامل گروههای چپ، کمونیستها و دموکراتها نمیداد.
فدراسیون فرهنگی ورزشی کارگران تصمیم به برگزاری این بازیها در بارسلونا میگیرد و کمیتهای متشکل از انجمنهای ورزشی چپ که به ابتکار کمونیستها تشکیل شده بودند برگزاری بازیها را به عهده میگیرد.
قوله تعالی: فاطِرُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ جَعَلَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً وَ مِنَ الْأَنْعامِ أَزْواجاً یَذْرَؤُکُمْ فِیهِ.، آفریدگار هفت آسمان و هفت زمین خداست و در آفرینش یگانه و یکتاست، نیستها را هست کننده، و زنبود، بود آرنده، و بهیچ هست نماننده. نه در قدرت او فتور، نه در قوت او قصور، قدر او از دریافت دور نه، فعلش بآلت نه، صنعش بعلت نه، کردش بحیلت نه، عرش عظیم بیافرید و تاج فرق کون گردانید، ذره حقیر بیافرید و از دیدهها بپوشید.
در تابستان ۱۹۸۴، الیور نورث به یکی از همکاران ویلسون برای کمک به خرید اسلحه برای کنتراها، یک گروه شورشی که در تلاش برای سرنگونی دولت چپگرای ساندینیستهای نیکاراگوا بود، مراجعه کرد.
آگونیستهای دوپامین مانند پرامیپکسول و کابرگولین، گاباپنتین و بنزودیازپینها در درمان این اختلال بکار میروند.
در میان شهرهای اروپایی او مجذوب ناپل و ونیز شد، دریا و کشتیهای این شهرهای زیبا و نور منعکس شده در آب از تمهای مورد علاقه مارکه بودند، او تکنیکی را برای نقاشی برگزید که همانند امپرسیونیستها نبود، بکارگیری سطوح بزرگ ساده به عنوان بستر آب و بدون انعکاس وهم برانگیزی که بر روی آن کشتیها در سطوحی مختلف نمایان میشدند و محدودهٔ حرکت بزرگی را داشتند. آثار «تالاب ونیز» او نمایانگر بارز این سبک اوست .. در این کارها آب در زاویه درستی نسبت به سطح تصویر ایستاده است و کشتیهای بزرگ به راحتی بر روی آن در نوسان هستند، با انعکاسی درست که فضای مناسب را برای حرکت آنان به وجود آورده است، رنگهای آثار او در این دوران (۱۹۲۰) بسیار شبیه نقاشیهای هنری ماتیس هستند،
بوش زادهٔ لندن و از کمونیستهای فعال بود که انجمن موسیقی کارگران را در ۱۹۳۶ بنیاد نهاد. از کارهای او می توان به چهار اپرا، چهار سمفونی، کنسرتوهایی برای ویلن و پیانو، قطعات آوازی و چندین ترانه اشاره نمود.
او نیستها را دادست هستی او قلبها را بخشد روایی
چشمشان خانهٔ خیالست و عدم نیستها را هست بیند لاجرم
سیدعلی خامنهای، رهبر ایران، بارها از عبارت «افسانه هولوکاست» استفاده کردهاست. او در یکی از سخنرانیهایش اظهار داشته: «صهیونیستها با نازیهای آلمان روابط نزدیک داشتند و ارائه آمارهای اغراقآمیز از کشتار یهودیان، خود وسیلهای برای جلب ترحّم افکار عمومی و زمینهسازی برای اشغال فلسطین و توجیه جنایات صهیونیستها بودهاست.»
اینکه آیا این گفتهها هرگز از لب این مردان بدبخت عبور کردهاست جای تردید است. اگر آنها این کار را انجام داده باشند، روشهای نابودکننده ذهن این کمونیستها در باج گرفتن هر کلمه ای که بخواهند، بسیار آشنا هستند.
نخست شرکت اسلامیان ز همت خویش پدید کردی وز آن گشت نیستها همه هست
پس از عبور از پیرنهها، او در کمپهای بینالمللی سن سیپرین و گورس بود. در هر دو اردوگاه او رئیس سازمان غیرقانونی کمونیستهای چکسلواکی بود. در اکتبر ۱۹۳۹ او با سایر عوامل «کمینترن» به اردوگاه کار اجباری ورنت انتقال داده شد.
علامه بلخی با حمله اسرائیل به سرزمینهای عربی به دفاع ازمردم فلسطین پرداخت و مردم افغانستان را ضد صهیونیستها تحریک کرد و برای مردم فلسطین کمکهای سیاسی و مالی فراهم کرد.
آس شدم زیر آسیای زمانه نیسته خواهم شدن همی به کرانه
از شراب قهر چون مستی دهی نیستها را صورت هستی دهی
هستها را سوی پس افکندهاند نیستها را طالبند و بندهاند