نیروی

معنی کلمه نیروی در لغت نامه دهخدا

نیروی. ( اِ ) نیرو. رجوع به نیرو شود : دانای یونان... یاد کرد نیروی و کارکرد و کارپذیری. ( از مصنفات بابا افضل ج 6 ص 390 ) ( فرهنگ فارسی معین ).

معنی کلمه نیروی در فرهنگ فارسی

( اسم ) ( نیرو ): (( دانای یونان ...پس یاد کرد نیروی و کار کرد و کار پذیری... ) )

جملاتی از کاربرد کلمه نیروی

به نیروی یزدان بر آرم دمار از این دیو چهره در این کارزار
پشه با یاری تو پیل شکار روبه از نیروی تو شیر اوژن
در گزارشی که در سال ۱۹۷۶ تحت عنوان «پتانسیل‌های موجود در جایگزینی انرژی با نیروی انسانی» به کمیسیون اروپایی داده شد، تصویری از اقتصاد حلقه‌بسته (یا اقتصاد چرخشی) و همچنین تأثیر آن بر اشتغال‌زایی، رقابت اقتصادی، ذخیره منابع و جلوگیری از ایجاد ضایعات ترسیم شده بود. این گزارش در سال ۱۹۸۲ در کتابی تحت عنوان مشاغلی برای فردا: پتانسیل‌های موجود در جایگزینی انرژی با نیروی انسانی منتشر شد.
به نیروی شاپور شاه اردشیر شود بی‌گمان آب در چاه شیر
دیکیتور در سال ۱۸۱۵ میلادی به عنوان یکی از فرماندهان نیروی دریایی ایالات متحده به سفر به شرق دور از خانواده‌اش فرستاده شد. پس از بازگشت، او به عنوان یکی از فرماندهان کل نیروی دریایی ایالات متحده منصوب شد و در این سمت تا سال ۱۸۲۰ میلادی فعالیت کرد. در طول دوران خدمتش، دیکیتور توانست تعداد زیادی از کشتی‌های دشمن را تسخیر کند و نقش مهمی در توسعه نیروی دریایی ایالات متحده ایفا کرد.
ز نیروی هر دو فروماند اسب تو گفتی کجا بار ماندند اسب (؟)
ز نیروی بازوی هر دو سوار نبدشان دوال کمر پایدار
ز گردان نیو و ز نیروی چنگ تو گفتی برآمد ز دریا نهنگ
ز نیروی من شد گسسته کمر نجنبید بر زین گو نامور
فَما لَهُ مِنْ قُوَّةٍ وَ لا ناصِرٍ (۱۰) او را نه نیرویی که بان تاود یا کوشد، و نه یاری که او را یاری دهد.
صورت اقبال را مانی که از نیروی فعل بر جهانی بر زنی گر در جهانی بر زنی
وَ أَیَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ و نیرویی داد ایشان را و یاری کرد پیغامی و بخشایشی از خود، وَ یُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ و در آرد ایشان را در بهشتهایی زیر آن جویها روان. خالِدِینَ فِیها ایشان جاویدان در آن. رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ اللَّه ازیشان خشنود وَ رَضُوا عَنْهُ و ایشان از اللَّه خشنود أُولئِکَ حِزْبُ اللَّهِ ایشان که چنین‌اند، سپاه خدای‌اند أَلا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (۲۲) آگاه‌بید که سپاه خدا جاوید پیروزاند.
سومین‌بار که امپراتوری اسپانیا دچار ضعف شد و عملاً تمام مستعمرات را از دست داد پس از جنگ با آمریکا در سال ۱۸۹۸ بود. در این نبرد نیروی دریایی‌اش نابود و امپراتوری تا مرز سقوط پیش رفت و بسیاری از مستعمرات باقی‌مانده‌اش نیز استقلال یافتند؛ ایالت فلوریدا به آمریکا پیوست، جزیرهٔ کوبا استقلال یافت و مجمع‌الجزایر فیلیپین به آمریکا داده‌شد که کشور آمریکا به فیلیپین استقلال بخشید، همچنین مجمع‌الجزایر پورتوریکو نیز به ایالات متحده واگذار گشت. این نبرد را عملاً پایان امپراتوری اسپانیا می‌توان دانست.