نی پیچ
معنی کلمه نی پیچ در فرهنگ معین
معنی کلمه نی پیچ در فرهنگ عمید
معنی کلمه نی پیچ در فرهنگ فارسی
نی لاستیکی نرم قابل انعطاف و پیچیدن و حلقه کردن که یک سر آن را به قلیان وصل کنند و سر دیگر به دهان برند و قلیان کشند . قلیان با نی لاستیکی دراز . قلیان که نی آن چرمین و بچند گز طول است و تنها نی آن را گردانیده و به مجلسیان دهند و قلیان خود ساکن ماند . آن را در اصفهان قلیان پا گویند .
معنی کلمه نی پیچ در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه نی پیچ
می خورند اهل سخن از ناتوانی پیچ و تاب در کف من خامه می ترسم که کلک مو شود
چه گویم نکتهٔ زشت و نکو چیست زبان لرزد که معنی پیچدار است
اتحادیه اروپا تلاش میکند بین این دو روش توازن برقرار سازد. با این حال، چنین توازنی پیچیده خواهد بود و ممکن است سبب پیچیده شدن فرایند تصمیمگیری شود.
به این نیرنگها صید دلم کردن به آن ماند که طفل از ساده لوحی بلبلی در گلشنی پیچد
در کلبه من اگر غباری بینی پیچیده به خویش همچو ماری بینی
معنی پیچیدة در مصرع خاموشیم بیزبانی همچو من باید که تقریرم کند
ز بیم حرف سرد دوستان آتش مزاجان را نفس دودی است کز باد صبا در گلخنی پیچد
معنی پیچیده صائب در زمان ما نماند برق تیغ ما به خون زلف جوهر میرود
سخنها بر زبان چون رشته ها بر سوزنی پیچید خوش آزاری کشد هوشی که در فهمیدنی پیچد
نه ناقوس دلی نالان، نه زنار تنی پیچان مکن با ان تجمل دعوی بتخانه آرایی
از قهر تو من هم به خرابات روم می گیرم دف و به نای و نی پیچم و بس