جملاتی از کاربرد کلمه نگهداری
کی کسان من کنون با بیکسان یاری کنید طفل مادر مرده را نیکو نگهداری کنید
هیچکس را نیست تاب جنگ او خویشتن را پس نگهدارید ازو
گرنه دل را زلف مشکینش نگهداری کند کیست این بیمار را یک شب پرستاری کند؟
جز دلم کس فکر غم خواری نکرد غیر قیدم کس نگهداری نکرد
در ملک نگهداری و در ملک ستانی کز سطوت جمشید وز قدرت بهمن
تو هم از فیض خاموشی چو غواصان گهر یابی نگهداری گر از بیهودهگوئی یکنفس دم را
تو را اینست تو این سرنگهدار نگهداری این سر بر سر دار
بوستان پر گلی و ز سیف فرغانی مدام گل نگهداری و داری خار بر دیوار خویش
ور تو آن درّ را نگهداری سر ز هفت و چهار بگذاری
دیده را از ا مر دان و ز زنان هان نگهدارید در فاش و نهان