نگرانی
معنی کلمه نگرانی در فرهنگ معین
معنی کلمه نگرانی در فرهنگ عمید
۲. [قدیمی] چشمداشت، انتظار.
معنی کلمه نگرانی در فرهنگ فارسی
معنی کلمه نگرانی در دانشنامه عمومی
معنی کلمه نگرانی در ویکی واژه
چشم داشت، انتظار.
تشویش، دلواپسی.
جملاتی از کاربرد کلمه نگرانی
سیلاب حواس است نظرهای پریشان تخم نگرانی است خبرهای پریشان
این چه آیین خرام است نگارا که تو راست؟ سرگران می گذری، دل نگرانی در پی
چه شود گر به نگاهی دل ما شاد کنی؟ ما که از جمله دنیا نگرانیم ترا
هرکس به جمال رخ خوبی نگرانند در آینهٔ خویش به خود ما نگرانیم
دلبر، آسایش ما مَصلحتِ وقت ندید ور نه از جانبِ ما دل نگرانی دانست
هرکه ترا بر زمین بدید ندارد بهر مه وخور بآسمان نگرانی
هر سو که نظر می کنم ای نور دو چشمم بینم چو خودی بر سر کویت نگرانی
نیست نظاره رخسار تو مخصوص به چشم از سراپا، به سراپا نگرانیم ترا
چه سود خاطر ما را به جانبت نگرانی؟ که ما ز عشق تو زار و تو عاشق دگرانی
دل همان می تپد از شوق تماشای رخت گر به صد دیده بینا نگرانیم ترا