نگاه کردن

معنی کلمه نگاه کردن در لغت نامه دهخدا

نگاه کردن. [ ن ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) نظر کردن. نظر افکندن :
چو ایشان باستند پیش سپاه
تو را کرد باید به ایشان نگاه.دقیقی.نگاهش همی داشت پشت سپاه
همی کرد هر سو به لشکر نگاه.دقیقی.برفتند ترسان بر آن برز راه
که شایست کردن به لشکر نگاه.فردوسی.چو گفت ِ فرستاده بشنید شاه
فزون کرد سوی سکندر نگاه.فردوسی.به باغ سرو سوی قامت تو کرد نظر
ز چرخ ماه سوی چهره تو کرد نگاه.فرخی.در چو بگشاد بدان دخترکان کرد نگاه
دید چون زنگی هریک را دو روی سیاه.منوچهری.به تکاپوی سحاب آید از جدّه همی
به لب باغ کند در سلب باغ نگاه.منوچهری.نگاری پری چهره کز چرخ ماه
نیارد در او تیز کردن نگاه.اسدی.مرد چون در گرمابه نگاه کرد دهان او خون آلود دید. ( سندبادنامه ص 152 ).
ای کاش نکردمی نگاه از دیده
بر دل نزدی عشق تو راه از دیده.سعدی.چو دشمن که درشعر سعدی نگاه
به نفرت کند ز اندرون سیاه.سعدی.که یکی از زمین نگاه کند
به تأمل به مشتری و زحل.سعدی.سر از شرمندگی بالا نمی کرد
نگاه الا به پشت پا نمی کرد.جامی. || تأمل کردن. اندیشیدن. ( یادداشت مؤلف ). دقت کردن. به دقت نظر کردن :
به خط پدرْت آن جهاندار شاه
تو را اندر آن کرد باید نگاه.فردوسی.پرستنده باشی و جوینده راه
به فرمان هاژرف کردن نگاه.فردوسی.به اخترشناسان بفرمود شاه
که تا کرد هریک به اختر نگاه.فردوسی.چون نگاه کرده آید اصل ستون است و خیمه بدان به پای است. ( تاریخ بیهقی ص 386 ). چون نگاه کرده آید محمود و مسعود... دو آفتاب روشن بودند. ( تاریخ بیهقی ص 93 ). مردم را چون نیکو نگاه کرده آید بهایم اندر آن با وی یکسان است. ( تاریخ بیهقی ص 96 ).
نبود دانش در حال آفرینش خویش
نگاه کردم ز آغاز تا به آخر کار.ناصرخسرو.کرد مردی در آن میانه نگاه
گشت از ابلهی کور آگاه.سنائی.چاه است و راه و دیده بینا و آفتاب
تاآدمی نگاه کند پیش پای خویش.

معنی کلمه نگاه کردن در فرهنگ فارسی

( مصدر ) نظر کردن دیدن .

معنی کلمه نگاه کردن در ویکی واژه

برای دیدن چیزی بینایی خود را بکار بردن، نگریستن.

جملاتی از کاربرد کلمه نگاه کردن

این بیماری از علائم سایکولوژیک حمله‌های اضطرابی نیز می‌باشد و فرد احساس نگاه کردن به خود را می‌کند.
نو گل نازنین من تا تو نگاه می‌کنی لطف بهار عارفان در تو نگاه کردن است
در این آزمون که ابتدا در سال ۱۹۴۱م، توسط آندره ری پیشنهاد شده بود، از متقاضی می‌خواهند که همزمان با نگاه کردن به یک الگوی نسبتاً پیچیده از خطوط، تا حد ممکن به صورت دقیق این تصویر را به وسیله مدادی بر روی قطعه ای کاغذ، باز سازی کند. سپس از متقاضی درخواست می‌شود تا بدون نگاه کردن به الگو و تنها با اتکا به قوه حافظه بار دیگر همان شکل را رسم کند. به این ترتیب با توجه به حاصل کار و میزان دقت، قوای درک و بازده تصویر در شخص ارزیابی شده و با توجه به سن متقاضی نارسایی‌های غیرعادی شناسایی می‌شوند.
از دور در او نگاه کردن انصاف دهید کی توانید
رازی گوید خوّاص گفت داروی دل پنج چیز است، قرآن خواندن باندیشه و اندر وی نگاه کردن و شکم تهی داشتن و قیام شب و تضرّع کردن بوقت سحرگاه و با نیکان نشستن.
پیداست از کرشمه عاشق گداز او میل نگاه کردن و عمدا نکردنش
در دل و جان از آن مژه قصد تو راه کردن است کشت مرا نگاه تو این چه نگاه کردن است
در شش جهات عالم از هشت خلد خوشتر در تو نگاه کردن در نور ماهتابی
مالک دینار گفت، «خنک کسی را چندان غله بود که کفایت وی بود تا از خلق بی نیاز شود» محمد بن واسع رحمهم الله گفت، «نی! خنک کسی را بود که بامداد گرسنه بود و شبانگاه گرسنه و از حق تعالی بدان خشنود بود». و سهل تستری رحمهم الله گفت، «بزرگان و زیرکان دین نگاه کردند در دین و دنیا. هیچ چیز نافع تر از گرسنگی ندیدند در دنیا و هیچ چیز در آخرت زیانکارتر از سیری ندیدند». و عبدالواحد گفت که حق تعالی هیچ کس را به دوستی نگرفت مگر به گرسنگی و هیچ کس بر آب نرفت مگر به گرسنگی و از بهر هیچ کس زمین اندر ننوشتند تا شبی چندین برفت الا به گرسنگی و اندر خبر است که موسی (ع) اندر آن چهل روز که حق تعالی با وی سخن گفت هیچ چیز نخورد.
گر به رخش نگه کنم، بهر نگاه کردنی زهر مریز بر دلم، چشمهٔ نوش او نگر
چند مرگ اتفاق افتاده و پزشکی قانونی علت مرگ را خود کشی به وسیله آینه تشخیص داده است اما یک کارگاه به نام بن کارسون (کیفر ساترلند) که به دلایلی مجبور به استعفا شده‌است بعد از استخدام شدن به عنوان یک نگهبان در یک فروشگاه مرموز که قبلاً بر اثر آتش‌سوزی کاملاً سوخته است به این موضوع مشکوک می‌شود و علت مرگ را قتل به وسیله آینه‌ها می‌داند و اینکه افراد پس از نگاه کردن در آینه دچار این حالت می‌شوند و...