نگاره
معنی کلمه نگاره در فرهنگ عمید
معنی کلمه نگاره در فرهنگ فارسی
(اسم ) ۱ - نقش . ۲ - صورت منقوش شکل .
معنی کلمه نگاره در فرهنگ اسم ها
معنی: نقش، شکل، تصویر
معنی کلمه نگاره در فرهنگستان زبان و ادب
{log} [ژئوفیزیک] نگاشت حاصل از اندازه گیری یا مشاهدات داخل چاهِ گمانه
{picture} [مهندسی نقشه برداری] نقشی از یک جسم که با ترسیم یا نقاشی یا عکاسی بر یک رویۀ معمولاً مسطح حاصل شود
معنی کلمه نگاره در دانشنامه آزاد فارسی
هر صفحۀ دارای اطلاعات فهرست وار؛ و نیز صفحه ای کاغذی که خط کشی و مدرج شده است و از آن برای ثبت نتایج به دست آمده از دستگاه های علمی استفاده می کنند.
جملاتی از کاربرد کلمه نگاره
در کارگاه دیده نگارا ز روی تو گفتم نگارها بنگارم نیامدی
هنر سنگنگاری ساسانیان، بهدست اردشیر پایه گذاردهشد و تا زمان شاهنشاهی شاپور دوم رونق داشت. این هنر در زمان خسرو پرویز دوباره زنده شد. سنگنگاریهای اردشیر با اندک نمونههای باقیماندهٔ اشکانی، آشکارا متفاوت است و قالب تاریخی تازهای در آنان پیداست. سه سنگنگارهٔ نخست او، سبکهای مختلفی میدارند ولیکن سیر تکاملی روشنی را نشان نمیدهند. تنها چهارمین سنگنگاره —یعنی تصویر دیهیمستانی اردشیر در نقش رستم— ویژگیهای مشخصی بهخود میدارد که دوباره در سنگنگارههای شاپور یکم و جانشینان وی پدیدار میشود.
ریز نقشهای گیاهی به صورت گل هشت پر و گل نیلوفر آبی در فرش نمایان میشود. ریشه اسطورهای این گل به افسانه میترا اشاره دارد. این نقش رایجترین نگاره فرش بافی روزگار صفوی است
رفت بیرون از دل آئینه ها زنگارها
نگار گر شده ام کز خیال صورت تو همیشه پیش دو دیده نگارها دارم
وحدت به تیر غمزه و شمشیر ناز شد بی جرم کشته بر سر کوی نگارها
به هر بیحاصلی بودم جنون انگارهٔ حرصی ز سیر سودن دست کسان هموار گردیدم
زنگارهاست در دل آلودگان دهر هر پاک جامه را نتوان گفت پارساست
اختراع میکروسکوپ در قرن ۱۷ میلادی توسط آنتونی فان لیوونهوک، دید تازهای به مردم بهخصوص به پژوهشگران هدیه نمود ولی ۵۰ سال طول کشید تا با نصب دوربین عکاسی، قادر باشند از نمای زیر میکروسکوپ نوری، نگاره تهیه نمایند.
بر روی دهر از قلم تو نگارها در گوش چرخ از سخنت گوشوارها
قبا کاو نه در خورد بالا بود هم انگاره دزدیده کالا بود
گر آبت بر جگر بودی دل تو پس چه کاره ستی تنت گر آن چنان بودی که گفتی دل نگاره ستی
بر دلت زنگار بر زنگارها جمع شد تا کور شد ز اسرارها