نگارنده

معنی کلمه نگارنده در لغت نامه دهخدا

نگارنده. [ ن ِ رَ دَ / دِ ] ( نف ) نویسنده. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). منشی. کاتب. ( یادداشت مؤلف ). || مؤلف. ( یادداشت مؤلف ). || نقاش. ( ازناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ). صورتگر. که صورت چیزی یا کسی را رسم و نقاشی کند :
ز لشکر سواری مصور بجست...
بدو گفت... یکی صورتی کن...
نگارنده بشنید از او برنشست
به فرمان مهتر میان را ببست.فردوسی.برآرنده سقف این بارگاه
نگارنده نقش این کارگاه.نظامی.چون نگارنده این رقم بنگاشت
هرکه این دید جانور پنداشت.نظامی.هرکه نگارنده این پیکر است
بر سخنش زن که سخن پرور است.نظامی. || صورت بخش. مصور. ( یادداشت مؤلف ). نقشبند. کنایه از آفریدگار و خالق :
توانا و دانا و داننده اوست
خِرَد را و جان را نگارنده اوست.فردوسی.نگارنده چرخ گردنده اوست
فزاینده فره بنده اوست.فردوسی.نگارنده گونه گون جانور
فروزنده انجم و ماه و خور.نظامی.برآرنده آسمان کبود
نگارنده کوه و صحرا و رود.نظامی.نگارنده دانم که هست از درون
نگاریدنش را ندانم که چون.نظامی.نگارنده کودک اندر شکم
نویسنده عمر و روزی است هم.سعدی.خالق خلق و نگارنده ایوان رفیعی
فالق صبح و برآرنده خورشید منیری.سعدی.- نگارنده غیب ؛ خدای تعالی. ( یادداشت مؤلف ) :
ساقیاجام میم ده که نگارنده غیب
نیست معلوم که در پرده اسرار چه کرد.حافظ.

معنی کلمه نگارنده در فرهنگ عمید

۱. نویسنده.
۲. نقاش.

معنی کلمه نگارنده در فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - نقاش . ۲ - نویسنده .

جملاتی از کاربرد کلمه نگارنده

که دارنده و بر سر آرنده اوست زمین و زمان را نگارنده اوست
نگارندهٔ صورت از هر دیار سرانجام نزد من آرد نگار
این فرهنگ در سال ۱۸۹۲ منتشر شد و مرجعی برای مطالعهٔ ادبیات کلاسیک فارسی شد. نام نگارندهٔ این فرهنگ به صورت‌های متفاوتی در منابع فارسی ضبط شده‌است، ازجمله: «اشتاینگس»، «اشتاین‌گاس» و «استینکاس».
مبدع صنع، نگارنده ی نه قصر سپهر داور دهر، برآرنده ی روز از شب تار
نگارنده پیش از دیباچهٔ جلد یکم، گفته‌ای از عمادالدین اصفهانی (شهرت‌یافته نزد کاتبان) آورده که گویای ناتوانی انسان در نگارش اثری «کامل» است:
نه پیکر، نگارندهٔ پیکران نه اختر، بر آرندهٔ اختران
نگارنده را خود همین نقش بود که شوریده را دل به یغما ربود؟
برآرنده آسمان کبود نگارنده کوه و صحرا و رود
نگارنده سند و شهود، نباید به خاطر رعایت حق و عدالت مورد آزار و اذیت قرار گیرند.
این چه کلک است به دست تو نگارنده که به یک لحظه دو صد صفحه نگار آید
خطیبی عضو هیئت علمی و معاون گروه فرهنگ‌نویسی فرهنگستان زبان و ادب فارسی و معاون سردبیر مجلهٔ «نامه ایران باستان»، نگارندهٔ بیش از صد مقالهٔ علمی به‌ویژه دربارهٔ شاهنامه در دانشنامه‌ها و مجلات تخصصی ادبی بوده و در تصحیح شاهنامه با جلال خالقی مطلق در جلد هفتم همکاری داشته‌است.
ز نام و نشان و گمان برتر است نگارنده بر شده گوهر است
احمد سیف یا ایرج سیف متولد آمل، نویسنده و مترجم کتب و مقالات اقتصادی، سیاسی و تاریخی، اقتصاددان و استاد دانشگاه است. وی در دانشگاه استافوردشر و دانشگاه رجنتس لندن دارای مرتبهٔ استاد ارشد است و اقتصاد تدریس می‌کرد. وی همچنین در مرکز سیاست‌های اقتصادی و عمومی دانشگاه کمبریج که وی عضوی از آن است به عنوان نگارنده اقتصاددان، مقاله منتشر می‌کند. برخی از آثار وی با نام مستعار بهروز امین نیز منتشر شده‌اند.
تبارک الله از این نغزنامه دلخواه که بر کمال نگارنده شاهد است و گواه
ز ابر شمشیر ملک بارنده چمن ملک را نگارنده