نگارش. [ ن ِ رِ ] ( اِمص ، اِ ) نگاشتن. ( آنندراج ). اسم و حاصل مصدر از نگاشتن. ( یادداشت مؤلف ). نقش کردن. ( حاشیه برهان قاطع چ معین ). || تحریر. نوشتن. ( حاشیه برهان قاطع چ معین ). || انشاء. ( یادداشت مؤلف ). || نقش و نگار. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || رسم. ( ناظم الاطباء ). نقاشی. ( یادداشت مؤلف ). || تصویر. ( یادداشت مؤلف ). || خط. تحریر. نوشته. ( ناظم الاطباء ). دستخط. ( یادداشت مؤلف ). - اداره نگارش ؛ انطباعات. ( لغات فرهنگستان ). اداره مطبوعات در بعضی وزارت خانه ها. ( از فرهنگ فارسی معین ).
معنی کلمه نگارش در فرهنگ معین
(ن ر ) (اِمص . ) نوشتن .
معنی کلمه نگارش در فرهنگ عمید
نوشتن.
معنی کلمه نگارش در فرهنگ فارسی
نگاشتن ( اسم ) ۱ - نقش . ۲ - تحریر : یرلیغ بر عهده جمیع حکام ...صادر گردید تا ارباب تقاویم را از نگارش خرافات قدیم قدغن کنند ... یا آیین نگارش . طریقه نوشتن ( نامه ها داستانها کتابها در موضوعات مختلف ) شیوه انشائ . یا اداره نگارش . اداره مطبوعات ( در بعض وزارتخانه ها ) .
معنی کلمه نگارش در ویکی واژه
scritta prosa نوشتن.
جملاتی از کاربرد کلمه نگارش
نگارش سرود روحانی ای سر مقدس، کنون زخمی به احتمال زیاد توسط او انجام شدهاست. پیشتر نگارش این شعر را به برنارد کلروو نسبت میدادند، اما شواهد کافی برای چنین مدعایی یافت نشد.
خرم دل یاری که نگارش چو سفر کرد خود دست در آغوش وداعش بکمر کرد
اسمعیل؛ خود دانی از دراز درائی گریزانم و در گفت و نوشت کم سرائی و کوتاه گرائی را به موئی آویزان، ولی چون نگارش پارسی پرداخت دشوار است، و از این روش تا آن منش ها همان دستان موزه و دستار دیده و دانسته در آزارم، تا اگر دیگری را نیز به این شیوه نیاز خیزد از یک نوشته سه چهار نامه توانند سرشت.
الیوت راجر پیش از مردنش خودزندگینامه ای را با نام "دنیای پیچخوردهٔ من" (یا "دنیای گرهخوردهٔ من") با اندازه بیش از ۱۴۰ برگه، به رشتهٔ نگارش درآورده است.
این کتاب مهمترین کتابی است که به این سبک به نگارش در آمده است.
به سر برنهاد افسر خسروی نگارش همه پیکر پهلوای
شمسالدینْ ابوالفضلْ محمد بن ابییزیدْ طیفورِ سَجاوندیِ غزنویِ قاری عالِم، صوفی، قاری و یزدانشناس اهل غزنین در سدهٔ ششم ه.ق بود. وی برای راهنمایی قاریان، نخستین نشانهها را در نگارش قرآن بهکار برد.
او در یکی از آثار خود به لاتین امضاء کرده که معلوم میکند در نگارش متن لاتین نیز دست داشتهاست.
غرض نگارش تاریخ را نوشت آذر زید بکام درین بوستانسرا بانی
گه نگارش دفتر مگر بجای مدادش زنوک خامه تراود در معانی آذر
ببخشید او را به جان میرراد یکی جامه ی زرنگارش بداد
در تاریخ ادبیات پرو، سنت شفاهی مردم بومی و منابع فنی نگارش (همراه با اسپانیاییها) یکدیگر را تحت پوشش قرار میدهند. از ابتدا، این امر میسر بود که واقعیات متفاوت و پیچیده فرهنگی را گردآوری و بیان نمود که فوراً پس از فتح وارد یک درگیری و برخورد میشدند.
دل مأمون ازان دلبر بگردید ز کار آن نگارش سر بگردید
جهان را دگرگونه شد کارو بارش برو مهربان گشت صورت نگارش
او در ۵ دهه فعالیت ادبی خود، علاوه بر نگارش بیش از ۴۰ نمایشنامه، دهها مقاله، داستان کوتاه و شعر نوشت. «سوپ مرغ با جو»، «ریشهها» و «من از اورشلیم میگویم» که سهگانه مشهور او را تشکیل میدهند، زندگی طبقه کارگری را بازتاب میدهد.
ماده چهاردهم قانون اساسی یونان آزادی بیان، نگارش و مطبوعات را برای همه، با محدودیتهای خاص یا استثناها، تضمین میکند.