نژادی. [ ن ِ ] ( ص نسبی ) نژاده. اصیل. صاحب اصل و نسب. گرامی نسب. نجیب. گهری. دارای اصالت : چو آمد به آرامگاه از نخست فراوان زنان نژادی بجست.فردوسی.
معنی کلمه نژادی در فرهنگ فارسی
(صفت ) منسوب به نژادمربوط به نژاد: [ عادات نژادی ].
معنی کلمه نژادی در فرهنگستان زبان و ادب
{racial} [زیست شناسی] مربوط به نژاد
جملاتی از کاربرد کلمه نژادی
ارد یکم ارمنستان (قرن اول میلادی) یک شاهزاده اشکانی از نژادی ایرانی و یونانی بود که از سال ۳۵ میلادی به عنوان یک پادشاه تحت حمایت روم در ارمنستان پادشاهی کرد و بار دیگر هم از سال ۳۷ میلادی تا سال ۳۷ میلادی حکومت کرد ارد دومین فرزند پادشاه اشکانی اردوان دوم بود. وی در امپراتوری اشکانی متولد و بزرگ شد.
قریشی نژادی که آن دودمان ببالند ازو تا که باشد زمان
لازم است ذکر شود که همین ماکس مولر خودش از از آغازندگانِ ارائهٔ تفاسیر نژادی از ریگودا بود.
دیو نژادی بخل چون به جهان پُر شدند حرز حمایت ستان از در شاه جهان
شه امیر نژادی وزیر والا قدر که چون تو نیست امیر و وزیر والائی
وی همچنین در مورد تفاوتهای دینی و نژادی و جمعیتی و شکل ظاهری مردم هر منطقه پرداخته و مراکز مهم تجاری، راههای ارتباطی، زیستبوم منطقهای و حتی در مورد نقاط ضعف و قوت مردم هر ناحیه و مراکز مقدس و نواحی خطرناک هر منطقه نیز توضیح دادهاست.
بجنبید از میان چون تند بادی فروتر نسبتی هندو نژادی
بر اساس سرشماری ایالات متحده در سال ۲۰۱۰، ترکیب قومی نژادی چنین بود:
یک عزیز است آنکه بهر بیع نقد جان به کف هرکجا یوسفنژادی هست در بازار اوست
وگر از دیگران است الحق انصاف این بود کاکنون به دست دیو زادی بدنژادی مهر جم باشد
فعالیتهای به نژادی سویا منجر به تولید ارقام متفاوتی از نظر طول دوره رشد شدهاست که سبب شده آن را در عرضهای جغرافیایی متفاوت و ارتفاع مختلف از سطح دریا کاشت.
توخاقان نژادی نه از کیقباد که کسری تو را تاج بر سر نهاد
بگو تا نهان باشد از بدنژاد که چون او نژادی به گیتی مباد
ستودن کی توانم پویهٔ آتش نژادی را که در مژگان بهم سودن چو برق از دیده پنهان شد
رهبران اسرائیل که بخشی از آنها کُرد میباشند، براساس یک سری فاکتورهای موجود و مستند، همچون همزیستی مسالمت آمیز یهودیان و کُردها با سابقهای بیش از دو هزار سال در کنار هم که وابستگی و پیوند عمیق و دیرینهای که به لحاظ نژادی و فرهنگی را بین آنها به وجود آورده باعث گذشته تا رهبران سیاسی کشور اسرائیل، کُردها را به عنوان یک هم پیمان استراتژیکی قابل اعتماد در منطقه به حساب آورده و بخش قابل توجهی از استراتژی سیاست خارجی خود را به آن اختصاص دهند.