نوچه
معنی کلمه نوچه در لغت نامه دهخدا

نوچه

معنی کلمه نوچه در لغت نامه دهخدا

نوچه. [ ن َ / نُو چ َ / چ ِ ] ( ص ، اِ ) جوان نوخاسته. ( غیاث اللغات ) ( از چراغ هدایت ) ( آنندراج ). نوجوان. ( فرهنگ فارسی معین ). جوان. ( ناظم الاطباء ). غلام . ( از منتهی الارب ). || خردسال. ( ناظم الاطباء ). رجوع به معنی قبلی شود. || شاگرد. مربّی ̍. ( فرهنگ فارسی معین ). || در تداول پهلوانان و اهل زورخانه ، شاگرد پهلوان. پهلوان تازه کار. پهلوان جوان در درجه دوم. ( از یادداشتهای مؤلف ). جوان ورزشکار کشتی گیر که در زورخانه تحت تعلیم قرار می گیرد و دوره شاگردی را نزد پهلوانی خاص میگذراند. ( فرهنگ فارسی معین ) :
به دل گفت آنگه کک کوهزاد
ندارم چنین نوچه هرگز به یاد.فردوسی.|| لوطیان جوان در درجه دوم. ( یادداشت مؤلف ). || شاخ که از زمین بیرون زند و یا بر شاخی برزند بر درخت. ( یادداشت مؤلف ). || قسمی توتون چپق. ( یادداشت مؤلف ).

معنی کلمه نوچه در فرهنگ معین

(نُ چِ ) (اِمصغ . ) ۱ - جوان ، کم سن . ۲ - پهلوان کم سن و تازه کار.

معنی کلمه نوچه در فرهنگ عمید

۱. جوان، نوجوان.
۲. (اسم ) [مجاز] پهلوان کوچک یا تازه کار.
۳. (اسم ) (ورزش ) ورزشکاری که در ورزش های باستانی زیر دست پهلوان بزرگ ورزش می کند.

معنی کلمه نوچه در فرهنگ فارسی

جوان، نوجوان، پهلوان کوچک یاتازه کار
۱- نوجوان .۲- جوان ورزشکار کشتی گیرکه در زورخانه تحت تعلیم قرارمیگیرد و دوره شاگردی را نزد پهلوانی خاص میگذراند. ۳- شاگردمربی .

معنی کلمه نوچه در دانشنامه عمومی

نوچه (رومانی). شهر نوچه ( به رومانیایی: Nucet ) در شهرستان بیهور در کشور رومانی واقع شده است. جمعیت این شهر ۲٬۸۵۱ نفر است.
نوچه (فیلم ۲۰۱۱). نوچه یا شرخر ( به انگلیسی: Goon ) فیلمی محصول سال ۲۰۱۱ و به کارگردانی مایکل داوس است. در این فیلم بازیگرانی همچون شان ویلیام اسکات، جی باروشل، الیسون پیل، مارک - آندره گروندین، یوجین لوی، کیم کوتس، لیو شرایبر، دیوید پیتکاو و جاناتان چری ایفای نقش کرده اند.
فیلم نوچه: آخرین مجریان دنباله این فیلم است.
معنی کلمه نوچه در فرهنگ معین
معنی کلمه نوچه در فرهنگ عمید
معنی کلمه نوچه در فرهنگ فارسی

جملاتی از کاربرد کلمه نوچه

ز شاه آفریدون فرخ نژاد چنین تا منوچهر و تا کی قباد
۱۳ اسفند ۱۳۸۸ یازدهمین جشن سینمایی و تلویزیونی (دنیای تصویر) میزبان ستارگان سینما و تلویزیون ایران بود. در بخشی از این مراسم که خبرگزاری‌های داخلی از آن تمجید کردند از یک عمر فعالیت منوچهر اسماعیلی با اهدای تندیس زرین حافظ تقدیر شد.
تو شه باشی و بنده چاکر بود منوچهرشاهت برادر بود
بکوشم ورا تا درین رزم‌گاه بگیرم برم زی منوچهر شاه
منوچهر آرش نگهدارشان گه نام جستن سپهدارشان
چنانچون به گاه منوچهر شاه به بخشش همی داشت گیتی نگاه
منوچهر بر میسره جای داشت که با جنگ هر جنگیی پای داشت
همانا که او همدم شاه بود منوچهر از کارش آگاه بود
حاج‌منوچهری، فرامرز (۱۳۸۸). «گسترش تاریخی اسلام». دائرةالمعارف بزرگ اسلامی. تهران: مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
عیان از چهره‌اش چهر منوچهر نهان در فره‌اش فر فریدون
فرخنده (منوچهر) آن کش دهر برد فرمان دارد صفت یزدان در قصد نکوکاری
خواست کین ایرج دین‌ را ز سلم و تور کفر این منوچهر مؤید کار نیرم ‌کرد باز