نوظهور
معنی کلمه نوظهور در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه نوظهور
سلطان نوظهوری رعنای پرغروری اقلیم دل ستانی منشور حسن خواهی
کاربردهای جدید شامل پنجرههای هوشمند و کاغذ الکترونیکی است. انتظار میرود که پلیمرهای رسانا نقش مهمی در علم نوظهور رایانههای مولکولی داشته باشند.
نفوذ شاهنشاهی ساسانی مدتها پس از فروپاشی آن ادامه داشت. این شاهنشاهی، تحت حکمرانی تعدادی از شاهان توانا پیش از فروپاشیاش، به یک رنسانس ایرانی دست یافت که نیروی محرکهای شد برای تمدنی تحت لوای دین نوظهور اسلام. شاهنشاهی ساسانی در ایران مدرن و نواحی حومه آن، به عنوان یکی از دوران شکوه و رونق تمدن ایرانی محسوب میشود.
پس از درگیریهای اولیه بین دولت و مذهب نوظهور جدید که طی آن مسیحیان اولیه بهطور دوره ای مورد آزار و اذیت شدید قرار میگرفتند، گالینوس فرمان مدارا را در سال ۲۵۹ برای همه اعتقادات دینی از جمله مسیحیت صادر کرد که تأییدی دوباره بر سیاست مسیحیت الکساندر سوروس بود.
الا جوزفین بیکر بیش از پنج دهه فعالیت داشت و بهطور گسترده در پشت صحنه و در کنار فعالین حقوق مدنی قرن بیستم فعالیت میکرد. از جمله ویلیام دوبوآ، تورگود مارشال، ای. فیلیپ راندولف و مارتین لوتر کینگ. وی همچنین به بسیاری از فعالین نوظهور حقوق مدنی، ازجمله رزا پارکس را آموزش داد.
سپس به نظم این قصیده در بحر رجز بنحوی نوظهور و زیبا و خلاصه دست زدم و چنان که گاه شب را بحدیث می گذرانند، روز را به نظم این شعر سر کردم. و هنگامی که تمام شد، آن را «زاهره » نام نهادم. و اینک تو و آن صد بیت فاخر :
احمد داوود اوغلو سیاست خارجی خود را بر چهار ستون اصلی بنا کرد. اولی «تقسیم ناپذیری امنیتی»، دومی «گفتگو»، سومی «همبستگی اقتصادی» و چهارمی «هماهنگی فرهنگی و احترام متقابل» است. داوود اوغلو هدف سیاست خود را «ادغام ملل مختلف و توسعه تفاهم فرهنگی بین ادیان و نژادهای مختلف و همچنین برقراری روابط همکاری و گفتگوی مسالمت آمیز برای حل بحرانهای نوظهور» عنوان کرد.
روزنامهنگاران موسیقی، سبک رپخوانی آرام آیس اسپایس را منحصر به فرد دانستهاند. نشریاتی مانند نیویورک تایمز و بیلبورد به او لقب «پرنسس جدید رپ» را دادهاند. مجلهٔ تایم او را «ستارهٔ نوظهور» نامید.
به هر نوظهوری نظر داشتی به هر تازه چرخی گذر داشتی
گلن هریس و امانوئل دونچین، این رشتهی نوظهور را نقد کردهاند. یک مثال از این نقدها این است که «رشتهایست که خودش را زیادی دست بالا میگیرد»، یا اینکه «مطالعات اقتصاد عصببنیان مدلهای سنتی اقتصاد را درست نمیفهمند و آنها را دست کم میگیرند.» یک بحث انتقادی اقتصاددانان سنتی دربرابر اهداف اقتصاد عصببنیان این است که استفاده از دادههای غیر انتخابی، مثل زمان پاسخ، ردیابی چشم و سیگنالهای عصبی که افراد در حین تصمیمگیری ایجاد میکنند باید از هرگونه تحلیل اقتصادی جدا شوند.