نوس
معنی کلمه نوس در لغت نامه دهخدا

نوس

معنی کلمه نوس در لغت نامه دهخدا

نوس. ( اِ ) قوس قزح. ( لغت فرس اسدی ) ( صحاح الفرس ) ( اوبهی ) ( ناظم الاطباء ). آژفنداک. ( ناظم الاطباء ). نوسه. ( فرهنگ فارسی معین ) :
از باد روی خوید چو آب است موج موج
وز نوس پشت ابر چو چرخ است رنگ رنگ. خسروانی ( از لغت فرس ).|| تقلید حرف زدن و گفتگوی شخصی را کردن. ( برهان قاطع ). تقلید بانگ و آواز سخن گفتن کسی. ( ناظم الاطباء ).
نوس. [ ن َ ] ( ع مص ) جنبیدن. ( دهار ) ( زوزنی ) ( تاج المصادر بیهقی ). جنبیدن پیرایه و گیسو و جز آن. ( از منتهی الارب )( آنندراج ). نوسان. ( از اقرب الموارد ). رجوع به نوسان شود. || راندن شتر را. ( از تاج المصادر بیهقی ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). || فروهشتن گیسوها را از پشت. ( از ناظم الاطباء ).

معنی کلمه نوس در فرهنگ معین

(اِ. ) قوس قزح ، رنگین کمان

معنی کلمه نوس در فرهنگ عمید

= نوسه

معنی کلمه نوس در فرهنگ فارسی

( اسم ) قوس قزح رنگین کمان . توضیح در لغت فرس چاپ هرن ص ۴۴ بیت ذیل از خسروانی آمده : (( ازباد روی خوید چو آنست موج موج و زنوس پشت ابر چو چرغست رنگ رنگ . ) ) در لغت فرس چاپ اقبال ص ۴۴۱ همین بیت ذیل (( نوسه ) ) بدین صورت آمده : (( از باد کشت بینی چون آب موج موج وز نوسه ابر بینی چون جزع (جرغ ) رنگ رنگ ) ) رشیدی و برهان (( نوس ) ) و (( نوسه ) هر دو را آورده اند .
قوس قزح . آژفنداک . نوسه . یا تقلید حرف زدن و گفتگوی شخصی را کردن . تقلید بانگ و آواز سخن گفتن کسی .

معنی کلمه نوس در دانشنامه عمومی

نوس (شهر). نوس ( به ایتالیایی: Nus ) یک کومونه در ایتالیا است که در واله دائوستا واقع شده است.
نوس ۵۷٫۳۸ کیلومترمربع مساحت و ۲٬۷۵۵ نفر جمعیت دارد و ۵۲۹ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.

معنی کلمه نوس در ویکی واژه

قوس قزح، رنگین کمان

جملاتی از کاربرد کلمه نوس

آیینه پیش دار و در ابروی خود نگر بر عاج بین کشیده کمانی ز آبنوس
زنوس فروداکیس، می‌خواست مجسمه‌ای بسازد که حول محور ایده رهایی یافتن باشد. گفته می‌شود که این مجسمه نشان‌دهنده آزادی از همه محدودیت‌ها: ذهنی، سیاسی، مذهبی، و فیزیکی است. «استعاره بصری برای فرایند دگرگونی» نامیده می‌شود.
بر اساس سینوس زوایا طراحی می‌شده و تا جنگ جهانی اول نیز به‌طور گسترده استفاده می‌شده‌است. برای اندازه‌گیری زوایا، تخمین فاصله‌ها و تحلیل پاره ای از داده‌های نجومی استفاده می‌شده‌است.
به رنگ شمع فانوس خیال از یاد رای او برون از پرده های نه فلک بر عرش تابیدم
حال اصحاب کهف و دقیانوس قصّهٔ تبخلوس و شهر فسوس
در دیده بصیرت پروانه‌طینتان فانوس شمع چهره یارند لاله‌ها
مواد پیزوالکتریک و مگنتوکالریک وقتی تحت نوسانات دمایی قرار می‌گیرند به ترتیب ولتاژ و میدان مغناطیسی تولید می‌کنند. عکس این خاصیت نیز در این مواد برقرار است. از این رو این مواد کاربردهای گرمایشی و سرمایشی و قابلیت تولید توان الکتریکی جهت استفاده در سنسورها و وسایل الکترونیکی را دارند.
به بزم شاه کان عرش اشتباه است فلک فانوس شمع مهر و ماه است
در حریمِ ما ندارد شمعِ بی‌فانوسِ راه شاهدِ بی‌پرده می‌سوزد حجابِ عشق را
ولی بنگر که هر ساعت چه گوید مرا دور سپهر آبنوسی
چون قدر سر کوی تو نشناسد اسیرت پروانه به خون می تپد از دولت فانوس
اگر که قاصد آن ماه نوسفر زدر آید امید هست که نخل امید ما ببر آید
(پر در پر هم بافته پروانه و بلبل ای شمع گل اندام ز فانوس برون آ)