نورون
معنی کلمه نورون در دانشنامه عمومی

نورون

معنی کلمه نورون در دانشنامه عمومی

نورون ( به انگلیسی: neuron ) ( پی یاخته یا یاخته عصبی ) به همهٔ گونه های به غیر از نوروگلیاها یاخته های بافت عصبی گفته می شود؛ ولی گاهی منظور از یاختهٔ عصبی، تنها یاخته های تحریک پذیر می باشد که یکی از گونه های یاخته های عصبی می باشند.
هر یاختهٔ یا سلول عصبی را یک «نورون» می گویند. دستگاه عصبی از تعداد زیادی نورون تشکیل شده است.
یاخته های عصبی از دید ساختاری به دو دسته کاملاً ناهمسان تقسیم می شوند. این دودسته عبارتند از:
• یاخته های انگیزش پذیر ( نورون ) که مسئول انتقال پیام ها هستند.
• یاخته های انگیزش ناپذیر ( نوروگلیاها در بر گیرنده:آستروسیت ها، میکروگلیال ها، و الیگودندروسیت ها ) و یاخته های شوان نام برد.
سه ویژگی دارند  : هدایت انتقال تحریک پذیری
اعصاب حسی پیام را از اندام های حسی به مراکز عصبی می آورند.
اعصاب حرکتی پیام را از مراکز عصبی مثل مغز به سمت عضلات و غدد می برند.
نورون ها، اصلی ترین یاخته های عصبی هستند. این یاخته ها وظیفه ترارسانی داده های عصبی را بردوش دارند. آن ها این کار را از راه هدایت تکانه های الکتریکی انجام می دهند. این یاخته ها تقسیم نمی شوند.
نورون شامل دندریت ها ( دارینه ها ) ، یک جسم یاخته ای، یک آکسون ( آسه ) و پایانه های سیناپسی است. اغلب نورون ها از راه زائده هایی به نام دندریت داده ها را دریافت کرده و از راه زائده های دیگری به نام آکسون داده ها را به یاخته سپسین ترارسانی می کنند. جسم یاخته ای نورون ها، پریکاریون نام دارد. از لحاظ عملکردی یک نورون شامل بخش گیرنده ( دندریت ها ) ، بخش ادغام ( جسم یاخته ای ) و بخش انتقال دهنده پیام عصبی ( آکسون ها ) می باشد. در اصطلاح به این مفهوم که تمام اطلاعات پردازش شده در نورون در یک جهت حرکت می کند قطبیدگی می گویند.
مانند هر ساختار دیگری این ساختار نیز باید ذراتش به روشی کنار هم نگه داشته شود. غشاء خارجی نورون ها از ذراتی با ساختار چربی تشکیل شده. به دور این غشاء اسکلت یاخته ای که از لوله های توبولی و پروتئین های فیلامنتی تشکیل شده، پیچیده شده است. درست مانند چادری که بر روی ساختار لوله ای پایه اش بنا شده. بخش های مختلف یک نورون دائماً در حال حرکت هستند. در طول این پروسه تغییر شکل و نوآرایی این بخش ها در حقیقت بیانگر میزان فعالیت خود یا بخش های مجاور خود است. دندریت ها تغییر شکل می دهند، روابط جدیدی برقرار می کنند یا ممکن است به برخی روابط خاتمه دهند. آکسون ها می توانند در زمانی که سلول عصبی می خواهد به اصطلاح با صدای بلندتری با سلول های مجاور صحبت کند ( با شدت بیشتری با سلول های مجاور ارتباط برقرار کند ) پایانه های جدیدی ایجاد کنند.
معنی کلمه نورون در دانشنامه آزاد فارسی
معنی کلمه نورون در ویکی واژه

معنی کلمه نورون در دانشنامه آزاد فارسی

نورون (neuron)
(یا: یاختۀ عصبی) یاخته های طویل تشکیل دهنده دستگاه عصبی. اطلاعات را به سرعت بین بخش های متفاوت بدن جابه جا می کنند. هر یاختۀ عصبی دارای بدنه ای است که هسته در آن قرار گرفته است و زوایدی با نام دندریت از آن جدا می شوند. دندریت ها مسئول دریافت علایم ورودی اند. تکانه عصبی یا واحد اطلاعات موجی از تغییرات فیزیکی و شیمیایی است که غشای یاختۀ عصبی را درگیر و در یاخته حرکت می کند. طولانی ترین زایدۀ هر یاختۀ عصبی آکسون نام دارد و تکانه ها را جسم سلولی به طرف سایر یاخته ها منتقل می کند. مغز حاوی انواع گوناگونی از یاخته های عصبی است. قوس واکنش نمونه ای ساده از چگونگی کمک کردن یاخته های عصبی به کنترل و هماهنگ سازی فرآیندهای بدن است. در قوس واکنش، سه نوع یاخته عصبی به کار گرفته می شود. این سه نوع یاخته عبارت اند از یاختۀ عصبی حسی، یاختۀ عصبی رابط، و یاختۀ عصبی حرکتی. در محل اتصال هر یاختۀ عصبی به یاختۀ بعدی، شکاف باریکی با نام سیناپس وجود دارد که تکانه ها می توانند از آن عبور کنند. عبور یون های سدیم و پتاسیم از غشای یاخته نقش مهمی در پیدایش و انتقال تکانه های عصبی دارد. تغییرات پیاپی نفوذپذیری غشا نسبت به یون های مثبت سدیم و پتاسیم علایمی الکتریکی با نام پتانسیل عمل ایجاد می کند. تکانه ها توسط جسم سلولی دریافت و به صورت ضربان الکتریکی در طول آکسون هدایت می شوند. آکسون به سیناپس منتهی می شود. سیناپس ناحیه تخصص یافته ای است در مجاورت یاختۀ بعدی. این یاختۀ بعدی ممکن است یک نورون دیگر یا یک یاختۀ عامل، مثل یاختۀ ماهیچه ای، باشد. رسیدن تکانۀ عصبی به انتهای آکسون باعث ترشح نوعی ناقل عصبی شیمیایی از انتهای آکسون می شود. این ناقل به روش انتشار از عرض سیناپس عبور و یاختۀ بعدی را تحریک می کند که نتیجۀ آن، پیدایش تکانه ای عصبی یا فعال شدن یاختۀ عامل است. سرعت انتقال پیام های عصبی در انسان متغیر است و گاه به ۱۶۰ متر در ثانیه می رسد.

معنی کلمه نورون در ویکی واژه

نورون (جمع نورون‌ها)
[زیست‌شناسی] واحد ساختمانی بافت عصبی، شامل رشته‌هایی که انگیزه عصبی را به یاخته ی عصبی می‌رساند و رشته‌هایی که انگیزه عصبی را بیرون می‌برد: نرون

جملاتی از کاربرد کلمه نورون

"من پیشنهاد می‌دهم که اصل دیل به این عنوان تعریف شود که در همه شاخه‌های آکسون یک نورون، ماده یا مواد مشابهی آزاد می‌شوند "
دربی در ۱۸ سپتامبر ۲۰۱۸، به دلیل ابتلا به بیماری نورون حرکتی در سن ۲۹ سالگی از فوتبال خداحافظی کرد.
مدل‌های نورونی متفاوتی برای توجیه و توضیح این پدیده در افراد ارائه شده است.
معنی اصلی کلمه «نورون» در یونانی «بافت گیاه» است و تحقیقات اخیر نشان داده‌است که بسیاری از
لازم است ذکر شود که در مواردی که شواهد مستقیم در دسترس است، بازسازی پدیده به نظر نشان می‌دهد که ماهیت عملکرد شیمیایی، چه کولینرژیک یا آدرنرژیک، برای هر نورون خاص و غیرقابل تعویض است
روش گیره جریان، بعد از تزریق جریان به سلول از طریق الکترود، پتانسیل غشا را ثبت می‌کند. بر خلاف روش گیره ولتاژ، جایی که پتانسیل غشا در ولتاژی که آزمایش کننده تعیین می‌کند نگه داشته می شود ، در حالت "گیره جریان" پتانسیل غشا آزاد است که تغییر کند و تقویت کننده هر ولتاژی که در سلول به صورت خودکار یا به عنوان نتیجه تحریک پدید می‌آید را ثبت می‌کند. این روش برای بررسی واکنش سلول در اثر ورود یک جریان الکتریکی به سلول استفاده می شود. اهمیت این مورد در مواردی همچون، درک چگونگی واکنش نورونها به انتقال دهنده های عصبی که موجب باز کردن کانالهای یونی در غشا می‌شوند، مهم است.
این عملکرد باعث عدم عبور سیگنال‌های عصبی بین نورون‌ها می‌شوند و ادراک کاهش می‌یابند.
در اثر این بیماری بافت عصبی در نخاع، به ویژه نورونها تحلیل می‌رود. در این بیماری نخاع نازک شده و مقداری از میلین خود را از دست می‌دهد.
گیرنده‌های کولینرژیک در نورون پس‌گره‌ای، اغلب، نیکوتینی و در اندام هدف، اغلب، موسکارینی هستند. استیل کولین پس از رها شدن به سیناپس به‌وسیله استیل کولین استراز تخریب می‌شود تا تحریک، پیوسته نباشد.