نوامیس

معنی کلمه نوامیس در لغت نامه دهخدا

نوامیس. [ ن َ ] ( ع اِ ) ج ِناموس. رجوع به ناموس شود. || نوامیس الهیة؛ قوانین شرعی. ( یادداشت مؤلف ). || علم نوامیس ؛ یکی از شعب علم سیمیاست. ( یادداشت مؤلف ). و نیز رجوع به تذکره ضریر انطاکی ص 63 شود. || علم نوامیس ؛ حکمت عملی. ( فرهنگ فارسی معین ).

معنی کلمه نوامیس در فرهنگ معین

(نَ ) [ ع . ] (اِ. ) جِ ناموس .

معنی کلمه نوامیس در فرهنگ عمید

= ناموس

معنی کلمه نوامیس در فرهنگ فارسی

جمع ناموس
( اسم ) جمع ناموس .یاعلم نوامیس .حکمت عملی .

معنی کلمه نوامیس در ویکی واژه

جِ ناموس.

جملاتی از کاربرد کلمه نوامیس

دست کوتاه مخالف به پناگاه امم به نوامیس حرم
در نوامیس نصاری و یهود نام جدم فرقلیط و مود و مود
۳. به منظور حفظ نوامیس و زنان و اطفال مسلمان که مورد شکنجه و فشار و تعدی دشمن واقع شده‌اند.
ای علمداران امت ای نوامیس خرد ای خداوندان فکرت ای جواسیس قلوب
فقر بر کروبیان شبخون زند بر نوامیس جهان شبخون زند
ناسفته دری، از صدف بحر معالی؛ نشکفته گلی، از چمن اهل نوامیس
درین رسته به سیم و پشیز هیچ چیز ندهند ما بسی درست‌های زر برین بساط انداخته‌ایم که این نوامیس را شناخته‌ایم بجای درمی دیناری دادیم و زبان بدین لاف و گزاف نگشادیم.
هر کس به نثاری شده نازان بخود، آذر کز مرتبه نازند به او اهل نوامیس