نم کشیدن
معنی کلمه نم کشیدن در فرهنگ معین
معنی کلمه نم کشیدن در فرهنگ فارسی
معنی کلمه نم کشیدن در ویکی واژه
کنایه از: بی اثر شدن، فاقد قدرت شدن.
جملاتی از کاربرد کلمه نم کشیدن
چگونه تنگ توانم کشیدنت به کنار که با تو در گله از تنگی قباستمی
در این گلزار نتوانم کشیدن از خسی منت زبون کس نیم چون باد صبح از پرتو همت
تیغ چون خورشید نتوانم کشیدن بر کسی بر دل خود چون زنم ناخن، شجاعت میکنم
به جان این زهر نتوانم چشیدن به دل این بار نتوانم کشیدن
از جور او شکایت کفر است زانکه در عشق شرط صمد پرستی است ناز صنم کشیدن
ازان با شعلهام چون شمع همراه که نتوانم کشیدن بی مدد آه
چین ابروی تو نتوانم کشیدن بیش ازین کز کمانت عاجز آمد قوت بازوی من
گر ز دست من رود سرمایه سود دو کون پای نتوانم کشیدن باز از سودای او