نقدینه

معنی کلمه نقدینه در لغت نامه دهخدا

نقدینه. [ ن َ ن َ / ن ِ ] ( اِ مرکب ) وجه نقد. پول نقد. ( ناظم الاطباء ). پول. درم و دینار. مسکوک از زر و سیم و غیره. ( یادداشت مؤلف ).

معنی کلمه نقدینه در فرهنگ معین

(نَ نِ ) (اِ. ) پول نقد.

معنی کلمه نقدینه در فرهنگ فارسی

( اسم ) پول نقد مقابل جنس .

جملاتی از کاربرد کلمه نقدینه

و گر برگشت از مخزن تهی دست زبونی کو بود نقدینه چون هست
او عمر به کان کنی به سر برد نقدینه کان کسی دگر برد
نقد جان را رایگان در راه آزادی دهیم گر به جیب و کیسه ما مفلسان نقدینه نیست
چو نفس اندر سرای سینه تو کمیت گیرد پی نقدینه تو
سحرگه به بازارش، اندر برید فروشید و نقدینه اش آورید!
کنند امتحان بندگان را بسی ببینند نقدینه هر کسی
نقدینه وفاست همان بر عیار خویش قفلی که بود بر در گنجینه باقی است