نطر

معنی کلمه نطر در لغت نامه دهخدا

نطر. [ ن َ ] ( ع مص ) باغبانی نمودن. ( از منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ). نخلستان و موستان و کشتزار را حفاظت کردن. ( از اقرب الموارد ). بیدار ماندن و پاسداری کردن موستان و زراعت را. ( از المنجد ). نطارة. ( اقرب الموارد ) ( المنجد ) ( ناظم الاطباء ). || عین چیزی را حفاظت کردن. ( از متن اللغة ). نطارة. ( متن اللغة ). به معنی مراقبت هم آمده است. ( از المنجد ).

معنی کلمه نطر در فرهنگ فارسی

باغبانی نمودن ٠ نخلستان و موستان و کشتزار را حفاظت کردن بیدار ماندن و پاسداری کردن موستان و زراعت را ٠

جملاتی از کاربرد کلمه نطر

هر کس که جواب گوید اینطرز سخن (شاگرد منست و خرقه دارد از من)
نیست روش طرنطران بنگر سوی آسمان در تک و پوی اختران هر یک چون مسخری
کوهستان ریزورت مجموعه بزرگی از قصرهای شاهی که در استان هبی، چین واقع شده‌است.این مجموعه از نطر معماری و مناظر طبیعی بی نظیری که دارد در بسیاری از جهات نقطه اوج همه باغ‌ها، معابد، کاخ‌ها و مناطق مختلف چین به حساب می‌آید.این منطقه تاریخی بین سالهای ۱۷۰۳ و ۱۷۹۲ در دوران سلسله چینگ ساخته شده‌است و ۸۹ سال سال ساخت این مجموعه به طول انجامیده‌است.این مجموعه دارای کاخ‌ها و ساختمان‌های اداری و تشریفاتی است. معابد در سبک‌های مختلف معماری و باغهای امپراتوری و چشم‌انداز دریاچه‌ها، مراتع و جنگل است. این مجموعه در سال ۱۹۹۴ به عنوان مکانی فرهنگی در میراث جهانی یونسکو به ثبت رسید.
ویرانه ایست گلشن عیشم، که هیچگه بلبل بدانطرف نپرد، بلکه زاغ هم
چه شد آنطره سیاه چو قیر چه شد آن چهره سپید چو شیر
نطر نگشاده در نظاره تو بدین کشور شدم آواره تو
روی ابو سعید الخدری، قال: قال رسول اللَّه (ص): «یخلص المؤمنون من النّار، فیحسبون علی قنطرة بین الجنة و النّار، فیقتصّ لبعضهم من بعض مظالم کانت بینهم فی الدنیا، حتی اذا هذّبوا و نقّوا اذن لهم فی دخول الجنة، فو الذی نفس محمد بیده لأحدهم اهدی الی منزله فی الجنة منه بمنزله کان فی الدّنیا»، و قال (ص): «ما من احد الا و له منزل فی الجنّة و منزل فی النّار، فأما الکافر فیرث المؤمن منزله من النّار، و المؤمن یرث الکافر منزله من الجنّة».
ز کعبه راه به کوی تو می توان بردن از آنکه قنطره ای بر حقیقت است مجاز