نصران

معنی کلمه نصران در لغت نامه دهخدا

نصران. [ ن َ ] ( ع ص ، اِ ) ترسا. ( ناظم الاطباء ). نصرانی. ( از متن اللغة ) ( مهذب الاسماء ) ( المنجد ) ( از اقرب الموارد ) . مرد ترسا. ( دهار ) ( مهذب الاسماء ). واحد نصاری است. ( از متن اللغة ). رجوع به نصرانی و نصاری شود.
نصران. [ ن َ ] ( اِخ ) شهری در فلسطین که اقوام و کسان حضرت مسیح در آنجا بودند و آن حضرت در آنجا متولد شد و اکنون دارای 10000 نفر جمعیت است. ( ناظم الاطباء ). رجوع به ناصره شود.
نصران. [ ن َ ] ( اِخ ) دهی است به شام. ( منتهی الارب ). شهری است در شام. ( از ناظم الاطباء ).

معنی کلمه نصران در فرهنگ معین

(نَ ) [ ع . ] (اِ. ) ترسا. ج . نصاری .

معنی کلمه نصران در فرهنگ فارسی

دهی است به شام . شهری است در شام .

جملاتی از کاربرد کلمه نصران

پس از بام دیر نصرانی به قلب پرتلاطم بر زمین گردید نال چون مسیح ار چرخ چارم
علی ابن مهزیار از مردم دورق (شادگان امروزی) بود که بعداً در اهواز ساکن شد. محل تولد او هندیجان می‌باشد ولی با توجه به اینکه در قرن سوم ه‍.ق هندیجان از توابع شهر دورق بود لذا او را اهل دورق معرفی کرده‌اند. پدر وی مذهب نصرانی داشت و سپس مسلمان شد و علی نیز به تبعیت از پدر در نوجوانی مسلمان گردید. بقعه علی بن مهزیار اهوازی در محلهٔ عامری و در کنار رود کارون اهواز واقع شده. این محل همه ساله محل برپایی مراسم مختلف مذهبی از جمله مراسم حسینی و مراسم مربوط به ماه رمضان است.
علم و منطق را نزد ابوبشر متی بن یونس منطقی نصرانی و ابوزکریا یحی بن عدی منطقی، تحصیل کرده‌است. او بعضی از رسائل ش را به نام عضدالدوله دیلمی تألیف کرده‌است. از شاگردان ش همه می‌توان به ابوحیان توحیدی حکیم و نویسنده اشاره کرد.
با رخ چون چشمهٔ خورشید و زلف چون صلیب تازه کردی کیش نصرانی زهی کافر بچه
بشویم چشم اگر از اشک زارم چو نصرانی بعید خارج شویان
تا نمانَد در جهان نصرانیی نی هُوَیدا دین و نه پنهانیی
النصرانیه یک منطقهٔ مسکونی در قطر است که در الشحانیه (شهرداری) واقع شده‌است. النصرانیه ۲۹٫۶ کیلومتر مربع مساحت دارد.
توبه کردم ز کیش نصرانی کیش من نیست جز مسلمانی
ولکن ایمان جهودان وترسایان نه از نتیجه نظر عقل و نور تصدیق دل است بل که از مادر و پدر بتقلید یافته‌اند بی‌برهان واضح چنانک فرمود‌ «انا وجدنا آبا نا علی امه و انا علی آثارهم مهتدون». و خواجه خبر داد که «کل مولود یولد علی الفطره فابواه یهودانه و ینصرانه و یمجسانه» و دین که [ از مادر و پدر] بتقلید گیرند بی‌نور ایمان و نظر عقل [آن را اعتباری نباشد و ]کفر بود.
آمد آن فصلی که نصرانی سَلب گردد هوا تا کند باغ بهشتی را یهودی طیلسان
ابن‌حجر عسقلانی نیز به کشته شدن پدر او اشاره می‌کند و بعد می‌گوید: «وی همچون مردی سپاهی در میان تودهٔ مردم بزرگ شد». ابن‌تغری بردی گوید: «این اَرْبَکون ترسا بود»، اما او اگر به هنگام جوانی و از جهت پدر و مادر نصرانی بوده باشد، به هنگام سلطنت نصرانی نبوده‌است.
رو برون راه کلیسا پیش گیر زمره ی نصرانیان هم کیش گیر
روی کرد نصرانی سوی زاده زهرا کای صفات یزدانی از جمال تو پیدا
نصرانی گفت: و از پیغامبر شما هیچ چیز روایت کنند ازین علم؟ گفت: آری، روایت کنند که گفت: «المعدة بیت الداء، و الحمیة رأس کل دواء، و أعط کل بدن ما عوّدته».