نشکن
معنی کلمه نشکن در فرهنگ فارسی
معنی کلمه نشکن در دانشنامه عمومی
جملاتی از کاربرد کلمه نشکن
خسرو ز زلف یار خلاصی طمع مدار تا این دل شکسته به یکبار نشکند
عهد تو دل منست گویی کز ناز گر نشکنیش نیم نفس نشکیبی
دست این صنعتنگاران نشکند کز آب و گل طاقها چون طاق ابروی نگارین بستهاند
بر از آغوش شمشادت گرفتم ز صرصر نشکنم پیوند ازین پس
سایه خاری به خاکم نشکند طرف کلاه داغ بی اقبالیم زین کج کلاهان در سر است
ویژگی بعدی جنس بدنه اسباب بازی است که حتماً باید نشکن بوده و از مواد مستحکم و با دوام تولید شده باشد. باید توجه داشت هیچ قطعه تیزی نداشته باشد و هیچ قطعه کوچکی از آن جدا نشود زیرا کودک قطعات کوچک را میخورند و شاید باعث خفگی کودک شود. ویژگی دیگر در این سری از اسباب بازی آموزشی بودن آن است تا کودک در زمان بازی علاوه بر سرگرمی توانایهای خود را بالاتر ببرد و از حواس پنجگانه خود بهترین استفاده را داشته باشد تا باعث تقویت این حس شود.
کنم هرچ گویی به فرمان تو برین نشکنم رای و پیمان تو
چون گوشه کلاه به پروانه نشکنم؟ داغ از میان سوختگان دست من گرفت
صدف تا نشکنی گوهر نیاید در نظر پیدا چو بشکستی صدف در وی بسی گوهر نهان بینی
هزار ساغر مینشکند خمار مرا دلم چو مست چنان چشم پرخمار بود
کار سختی یک نوع استحکام دهی به فلزات با تغییر شکل ماندگار در آن است. این استحکام در نتیجهٔ ایجاد و حرکت نابهجاییها درون ساختار کریستالهای ماده به وجود میآید. بسیاری از مواد نشکن با نقطهٔ ذوب بالا مانند انواع مختلفی از پلیمرها میتوانند با این روش افزایش استحکام یابند.
سوم آنکه بر زیردستان من حرم نشکنی در شبستان من