نشوه
معنی کلمه نشوه در فرهنگ معین
معنی کلمه نشوه در فرهنگ عمید
۲. مست کردن.
۳. (اسم ) سرخوشی از می، سکر، مستی، اول مستی.
معنی کلمه نشوه در فرهنگ فارسی
۱ - ( مصدر ) سرخوش شدن و نشاه یافتن بوسیله استعمال مواد مخدر . ۲ - ( اسم ) سرخوشی و نشاه : باشد کچلی نهان به فرقت چون نشوه که مضمر است در بنگ . ( ایرج میرزا . چا.دکترمحجوب ۲۹ )
دهی است از دهستان حوم. بخش مرکزی شهرستان ساوه در ۳۳ هزار گزی ساوه در جلگ. سردسیری واقع است و آبش از قنات محصولش غلات و سیب زمینی و بن شن و میوه ها شغل اهالی زراعت و گله داری و جاجیم بافی است .
معنی کلمه نشوه در ویکی واژه
سرخوش شدن و نشأه یافتن به وسیلة استعمال مواد مخدر.
سرخوشی و نشأه.
جملاتی از کاربرد کلمه نشوه
صافی چو شرابیم و مرا نشوه مستی است زان دم که شدم معتکف میکده چون دن
فلک از نشوهٔ جام تو سرمست جهان از بادهٔ لطف تو مخمور
بروز نشوهٔ می لشکر عیش دو صدکشور به یک ساغرگشودند
دوشینه فتادم به رهش مست و خراب از نشوهٔ عشق او نه از بادهٔ ناب
خصمت اگر ز بادهٔ پر نشوهٔ غرور خود را به روز رزم شمارد چو ذوالخمار
قهر تو چون خمار شکن باده بشکند از سرخ نشوهٔ می خون از سرش خمار
هر کس به نشوهای تاخت با نشوه کار خود ساخت من هم زدم به وافور از حد خود فزون تر
نشوهٔ جام حادثات کند شاهد خنجر ترا مخمور
کز نشوه و سکر باده و بوسه بیخود افتیم هر دو تن از پا
گویند ملک می نخورد پس ز چه بوسد لبهای تو کش نشوه ز می هست فزونتر