نشخوار کردن

معنی کلمه نشخوار کردن در لغت نامه دهخدا

نشخوار کردن. [ ن َ / ن ُ خوا / خا ک َ دَ ] ( مص مرکب ) واپس جویدن. اجترار. اجرار. خورده را بار دیگر از گلو به دهان آورده جویدن ، چنانکه شتر و بعض حیوانات دیگر. ( یادداشت مؤلف ) :
چنان دان که بخت بدت خوار کرد
جهان خوردت و باز نشخوار کرد.اسدی.نشخوار غمت کنم چو اشتر
چون اشتر مست کف برآرم.مولوی ( آنندراج ).

معنی کلمه نشخوار کردن در فرهنگ معین

( ~ . کَ دَ ) (مص م . ) ۱ - نک . نشخوار. ۲ - کنایه از: حرف دیگران را تکرار کردن .

معنی کلمه نشخوار کردن در فرهنگ فارسی

( مصدر ) عمل نشخوار را انجام دادن

معنی کلمه نشخوار کردن در ویکی واژه

نگاه کنید نشخوار.
کنایه از: حرف دیگران را تکرار کردن.

جملاتی از کاربرد کلمه نشخوار کردن

در یک تجربه نشان داده شد که اگر به کودک اجازه داده شود هر چقدر دلش می‌خواهد غذا بخورد، میزان نشخوار کردن کم می‌شود.