نشاء. [ ن َ ] ( ع اِ ) بوی خوش. نَشا. ( منتهی الارب ). || نَشا. نشاسته. ( از ناظم الاطباء ) ( مهذب الاسماء ). رجوع به نشا شود. نشاء. [ ن َ ش َءْ ] ( ع اِ ) ج ِ ناشی ٔ. رجوع به ناشی شود. || ج ِ نش ء. رجوع به نش ء شود.
معنی کلمه نشاء در دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] معنی نَشَاءُ: می خواهیم معنی طَمَسْنَا: محو ونابود کردیم (از کلمه طمس به معنای آن که چیزی به طرف پوسیدگی و کهنه شدن دگرگونی یابد در عبارت "وَلَوْ نَشَاءُ لَطَمَسْنَا "محو ونابود می کنیم ، معنی می شود) معنی یَخْلُفُونَ: جانشین باشند - جای یکدیگر را بگیرند (از آنجایی که معجزات حضرت عیسی به نظر مردم آن زمان تنها درتوان ملائکه بود در آیه "وَلَوْ نَشَاءُ لَجَعَلْنَا مِنکُم مَّلَائِکَةً فِی ﭐلْأَرْضِ یَخْلُفُونَ "منظور این است که از میان شما اگر بخواهیم به بعضی توانایی م... ریشه کلمه: شی ء (۵۱۹ بار)
جملاتی از کاربرد کلمه نشاء
حرمان مرا شوق دهد نشاء مقصود بس تشنه فرو مرد ندانست که آب است
بقعه سید محمد یمنی مربوط به دوره قاجار است و در شهرستان رشت، بخش لشت نشاء، روستای لیچاه واقع شده و این اثر در تاریخ ۲۲ مرداد ۱۳۸۴ با شمارهٔ ثبت ۱۳۲۲۸ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
رسمیت یافتن زبان فارسی به عنوان زبان دین، سیاست، ادب و هنر در شبه قاره موجب شد که علاوه بر پدید آمدن آثار فراوان فارسی در آن سرزمین توسط اهالی شبه قاره یا ایرانیان و دیگر مهاجران، به ویژه در زمینههای تاریخ، فرهنگ، دستور، یادنامه (تذکره) و انشاء آثار بزرگان شعر و ادب و عرفان ایران زمین مورد پروا و پذیرش دانشوران و متفکران قرار گیرد و دربارهٔ آنها پژوهش شود یا به زبانهای گوناگون بومی سرزمین هند و پاکستان ترجمه گردد.
در سال ۱۲۶۷ ق به دستور امیرکبیر قلعهٔ ارگ تعمیر میگردد، میدان ارگ نیز بازپیرایی میشود و به دلیل وجود توپهای جنگی، نام آن را توپخانه میگذارند. در سال ۱۲۷۱ق حجرههای توپچیها را مرمت کرده و برای نظم بخشیدن و آبادی آن، فراشخانه ای در محوطه میدان ساخته میشود. در سال ۱۲۸۱ق به دستور ناصرالدین شاه، توپها را به میدان توپخانهٔ جدید، در شمال ارگ سلطنتی، انتقال میدهند. سپس در وسط میدان، حوضِ هشت ضلعی بزرگی احداث نموده و به طرز جدید و زیبایی آراسته و آن را باغِ گلشن مینامند که البته مردم به آن باغِ میدان میگفتند.در سال ۱۳۰۶ ق گلخانه ای در سمت شرقی میدان ارگ ساخته میشود که در آن اصله و نشاء و گلهای باغهای سلطنتی و میدان ارگ را پرورش میدادند.
چشم یارم همه بیماری و باز همه درمان شوم انشاء الله
تا زند چتر سیه بخت سپید ابر نیسان شوم انشاء الله
بنده خود را گر چه حد آن نمیداند ولیک دائم از اخلاص ایشان کارش انشاء ثناست
نشکنم عهد به زلفش قسم انشاء الله یا ربم زود به آن عهد شکن بازرسان
این عضو هیئتعلمی گروه تاریخ دانشگاه شهید بهشتی میگوید که ما نمیدانیم بومیان فلات ایران این ایزد گیاهی را چه مینامیدند اما ابوریحان بیرونی در کتاب آثارالباقیه، به فرشتهای به نام «فیروز» اشاره میکند که «ارواح را برای انشاء خلق میراند» و درست پیش از نوروز سر میرسد. این احتمالاً همان نامی است که بعدها به حاجی اضافه شده و نماد ایزد یا فرشتهای مورد ستایش بودهاست.
ایزد روزی که حسن میساخت حسن تو ز نشاءه دگر کرد
همه سر عقلم و چون عزم کنم همه تن جان شوم انشاء الله
خار دل ای پادشاه دولت بر کن تا پس این نشاء/ نیز باشی سلطان