نسوز

معنی کلمه نسوز در لغت نامه دهخدا

نسوز. [ ن َ ] ( نف مرکب ) که به آتش تباه نشود. قائم النار. ( یادداشت مؤلف ). ناسوز. که نمی سوزد. که از آتش گزند نمی بیند. ناسوزنده : آجر نسوز. پنبه نسوز. خاک نسوز. صندوق نسوز.

معنی کلمه نسوز در فرهنگ عمید

چیزی که در آتش نسوزد، ناسوز: آجر نسوز، پنبهٴ نسوز، صندوق نسوز.

معنی کلمه نسوز در فرهنگ فارسی

(صفت ) آنچه که درجوار آتش نسوزد آنچه که درمقابل حرارت مقاومت کند: آجرنسوزپبه نسوزصندوق نسوز.یاصندوق نسوز.صندوق آهنی که محتوی آن درمقابل حریق مصونیت دارد.

معنی کلمه نسوز در فرهنگستان زبان و ادب

{Pyrex} [عمومی] نام تجارتی برخی ظرف های شیشه ای مقاوم در برابر گرما و مواد شیمیایی

جملاتی از کاربرد کلمه نسوز

نسوزد گر حجاب روی او در پرده دلها را شرار سنگ هم پروانه از موج هوا دارد
میکند ناله جانسوز تو آخر کاری ای دل آسوده نشین، مرد تو در میدان است
این افزایش در کشورهای در حال توسعه به چشم می‌خورد. کشورهای صنعتی و پیشرفته استفاده از این محصول را به دلیل سرطان زا بودن پنبه نسوز، به‌طور کامل ممنوع کرده و حتی محصولاتی که قبلاً استفاده گردیده را جمع‌آوری و جایگزین می‌کنند.
ساقیا می ده که تاب آتش دل می نسوزد رخت من کز می پیاپی میرسد اشک روانم
سوزد دل خود، اگر بگویم دل نیست که در زمان نسوزد
پرده صبرم درید غمزه دلدوز تو زهره من آب کرد عشق جهانسوز تو
زاهدا چون نکند بر تو اثر نالهٔ نی سنگ در ناله ز جانسوزی این ساز آید
روز نشاط شب کرد آخر فراق یارم خود را اگر نسوزم شمعی دگر ندارم
بیماری او در ۲۲ دسامبر ۱۹۷۹، سرطان ریه ناشی از مجاورت با ماده سرطان‌زای پنبه نسوز (آزبِست) تشخیص داده شد. با توجه به اینکه او زیاد سیگار می‌کشید، این باعث وخیم شدن بیماری او شد؛ ولی او این راز را تا یک ماه قبل از مرگش حفظ کرد. سرانجام استیو مک کوئین در ۷ نوامبر ۱۹۸۰ و در ساعت ۳:۴۵ صبح در مکزیک درگذشت. گفته می‌شود که وی پیش از مرگ، بلند شده و از پرستار درخواست یک لیوان آب خنک می‌کند و بعد می‌میرد.
تو گویی آتشست این درد دوری که خود چیزی نسوزد جز صبوری
جوهر او نپوسد اندر آب آتش او را نسوزد اندر تاب
کس ندانم مانده در بی حاصلی کم نسوزد دل برو از بیدلی