نستعلیق

معنی کلمه نستعلیق در لغت نامه دهخدا

نستعلیق. [ ن َ ت َ ] ( اِ مرکب ) نام خطی است که از خط نسخ و خط تعلیق هر دو گرفته شده. ( فرهنگ نظام ). نام خطی معروف ، در اصل نسخ تعلیق بوده چرا که این خط را از خط نسخ و خط تعلیق استخراج کرده اند، چون اسم خطی مقرر گشت و در اسم تخفیف ضرور است به جهت تخفیف خای معجمه را حذف نموده اند. ( آنندراج ) ( غیاث اللغات ).

معنی کلمه نستعلیق در فرهنگ معین

(نَ تَ ) (اِمر. ) مرکب از دو کلمة نسخ و تعلیق ، از زیباترین خطوط خوشنویسی .

معنی کلمه نستعلیق در فرهنگ عمید

در خوشنویسی، یکی از خط های معروف فارسی که از ترکیب دو خط نسخ و تعلیق به وجود آمده است.

معنی کلمه نستعلیق در فرهنگ فارسی

مرکب ازنسخ وتعلیق، نام خطمعروف فارسی
( اسم ) یکی ازخطوط معروف اسلامی معمول درایران وافغانستان وشبه قاره هندو آن از خط نسخ وخط تعلیق اتخاذشده : ...خط نستعلیق را بسیارخوب مینوشت ... یانستعلیق صحبت کردن . لفظ قلم صحبت کردن .

معنی کلمه نستعلیق در ویکی واژه

مرکب از دو کلمة نسخ و تعلیق، از زیباترین خطوط خوشنویسی.

جملاتی از کاربرد کلمه نستعلیق

او بانی شیوهٔ خاصی در خط نسخ است که مورد استقبال خوشنویسان پس از او قرار گرفت و به نسخ ایرانی شهرت یافته‌است. او به مناسبت کتابت برای شاه سلطان حسین صفوی برخی از آثارش را با عبارت «سلطانی» رقم یا امضاء می‌کرده‌است. احمد نیریزی به بزرگترین خوشنویس خط نسخ شهرت دارد اما شکسته و نستعلیق را هم خوش می‌نوشته‌است.
عشق را شرط نیست رعنایی همچو مصحف به خط نستعلیق
بر روی قسمتی از تپهٔ سنگیِ مشرف به این گردشگاه، سه کتیبه به خط نستعلیق به دستور سردار ظفر بختیاری حک شده‌است.