نساخ

معنی کلمه نساخ در لغت نامه دهخدا

نساخ. [ ن ُس ْ سا ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ ناسخ. نسخه نویسان که از کتاب یا نوشته ای رونویس کنند. رجوع به ناسخ شود. || نوعی از خط عربی. ( ابن الندیم ، از یادداشت مؤلف ).
نساخ. [ ن َس ْ سا ] ( ع ص ) ناسخ. کاتب. که از چیزی نسخه بردارد. که از روی چیزی نسخه نویسد : تحصیل آن جز به سالهای دراز ممکن نگردد الا به معاونت نساخ. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 207 ).
پیش از عثمان یکی نساخ بود
کو به نسخ وحی جدی می نمود.مولوی.در ذکر اسامی بعضی از ادبا و کُتّاب و امثال ایشان که به قم بوده اند از مثل فیلسوف و مهندس و منجم و نساخ و وراق. ( تاریخ قم ص 18 ).
نساخ. [ ن َس ْ سا ] ( اِخ ) عبدالغفورخان بهادر [ مولوی ] کلکته ای. از پارسی گویان قرن سیزدهم هندوستان است. رجوع به تذکره شمع انجمن ص 487 و فرهنگ سخنوران شود.

معنی کلمه نساخ در فرهنگ معین

(نُ سّ ) [ ع . ] (ص . ) جِ ناسخ .

معنی کلمه نساخ در فرهنگ عمید

= ناسخ

معنی کلمه نساخ در فرهنگ فارسی

جمع ناسخ
( صفت واسم ) جمع ناسخ : ...وتحصیل آن جزبسالهای درازممکن نگرددالابمعاونت نساخ
عبدالغفور خان بهادر کلکته ای از پارسی گویان قرن سیزدهم هندوستان است ٠

معنی کلمه نساخ در ویکی واژه

جِ ناسخ.

جملاتی از کاربرد کلمه نساخ

به عزت، بنای که را برفراخت؟ که آخر به خواری خرابش نساخت
رفتم و از دل نرفت حسرت خاک درت مردم و آسان نساخت عشق تو دشوار من
محتشم مرد و ز تیغش مشکل خود حل نساخت تا ابد مشکل که گیرد زین تاسف برطرف
چون خون مرده، تن زدی از خواب زیر پوست مشکین نساختی نفس از مشک ناب شب
وی استاد ابوالفضل بیهقی بود و تا هنگام مرگ، لحظه‌ای بیهقی را از خود جدا نساخت. ابوالفضل بیهقی در تاریخ‌نامه خود از او بارها به نیکی یاد می‌کند. بیهقی خود برای مدت نوزده سال با بونصر مشکان همکاری داشته و همواره خود را شاگرد او معرفی می‌کند. وی بیهقی را بسیار گرامی و نزدیک می‌داشت و حتی نهفته‌ترین اسرار دستگاه غزنویان را نیز با وی در میان می‌نهاد و این خود بعدها کارمایه گرانبهایی برای تاریخ بیهقی گردید، چنانکه رویدادهایی را که خود شاهد و ناظر نبوده از قول استاد فرزانه خویش نقل می‌کرد.
از ابن عربی نقل است که چون او این کتاب را بدون مراجعه به هیچ کتاب دیگری تألیف کرد، آن را به مدت یک سال بر بام کعبه گذاشت و پس از یک سال هیچ برگی از آن تر نشده بود و باد هیچ صفحه‌ای را پراکنده نکرده بود. آنگاه اجازهٔ استنساخ به دیگران داد.
قلمرو رومی‌ها هیچ‌گاه به ایرلند و اسکاتلند نرسید، پس مجموع این آثار را رومی‌ها نساخته‌اند. قلمرو دانمارکی‌ها هرگز به ولز نرسید، پس دانمارکی‌ها آنان را نساخته‌اند. این یادمان‌ها همه یک شیوه از زبره‌کاری را در خود دارند؛ بنابراین به نظر من آنها را بریتانیایی‌ها ساخته‌اند، و معابد دروئید‌ها بوده‌اند.
کدام سبزه امید را که خشک نساخت کدام میوه مقصود را که خام نکرد
به ملک دل غم ترکان جدا جدا همه زیست نساخت چون به یک اقلیم پادشاهی چند
چو طفل دیده رسن باز شد به حلقه زلفش ستاره سوخته ام زآن بمن نساخت ستاره
در حیرتم که خاک درت از چه گل نساخت اشکم که تخته بر سر طوفان نوح زد
جز تو از ارکان دولت فتح را تا بدین غایت کسی آلت نساخت
ادبار خانه زاد ازو رفت یا نرفت؟ و افلاک پر فریب بدو ساخت یا نساخت؟
لازم به توضیح است محسن خدابنده بین سالهای ۸۹ و ۹۲ سریال طنز «بخت ور» را هم به زبان ترکی تولید کرد؛ که با اقبال خوبی مواجه شد. از آخرین کارهای محسن خدابنده می‌توان به سریال طنز سو اشاره کرد که پخش آن اینترنتی بود و پس از سالها وقفه و دوری محسن خدابنده از عرصه ساخت سریال، مخاطبان زیادی را به خود جذب کرد. محسن خدابنده طی سالهایی که فیلم نساخته بود، به نویسندگی مشغول بود و آخرین اثر وی نمایش (نهنگ قنبر) بود که در اواخر سال۹۷ توسط گروه هنری بابک به روی صحنه رفت. وی در همان سال نمایش (حیدربابایه سلام) را در مقام تهیه کننده و پس از ۲۷ سال مجدداً در تبریز روی صحنه برد.
نراقی در آثارش مدعی شده‌است که رژیم پهلوی قابلیت لازم برای اصلاح‌پذیری را داشت؛ ولی تلاش لازم برای بهره‌گیری از این پتانسیل صورت نگرفت. نراقی دلیلی برای این ادعای خود ارائه نمی‌کند. احسان نراقی تا واپسین روزهای حیات نظام شاهنشاهی از آسیب‌شناسان و نظریه‌پردازان جدی رژیم باقی ماند و هیچ‌گاه شاه و رژیم او را از توصیه‌ها و چاره‌سازی‌های راهبردی خود محروم نساخت.