نزیل

معنی کلمه نزیل در لغت نامه دهخدا

نزیل. [ ن َ ] ( ع ص ، اِ ) مهمان فرودآینده. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). مهمان وار[ د ]. ( فرهنگ نظام ). ضیف. مهمان. ( از اقرب الموارد ). مهمان. ( دهار ) :
به مجلس گر نزیل جود خویش است
کجا یارم که نزل دون فرستم.خاقانی.یک بار دیگر این نزیل منزل خود را نزلی ده. ( سندبادنامه ص 169 ). || آنکه باتو در یک خانه فرودآید: هو نزیلی ؛ ینزل معی فی البیت. ( اقرب الموارد ) ( المنجد ). ج ، نُزَلاء. || ثوب نزیل ؛ جامه کامل. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) ( از المنجد ). || طعام بابرکت. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( فرهنگ نظام ) ( از اقرب الموارد ) ( از المنجد ).

معنی کلمه نزیل در فرهنگ معین

(نَ ) [ ع . ] (ص . ) ۱ - فرود آمده یا مقیم . ۲ - مهمان . ۳- طعام با برکت .

معنی کلمه نزیل در فرهنگ عمید

۱. مهمان، مهمان فرود آمده.
۲. طعام بابرکت.

معنی کلمه نزیل در فرهنگ فارسی

مهمان، مهمان فرود آمده، طعام بابرکت، نزلائ جمع
( صفت ) ۱ - فرود آمده مقیم : نزیل نجف اشرف .۲ - مهمان .۳ - طعام بابرکت .

معنی کلمه نزیل در ویکی واژه

فرود آمده یا مقیم.
مهمان. ۳- طعام با برکت.

جملاتی از کاربرد کلمه نزیل

إِلَّا تَأْوِیلَهُ تأویل نامی است حقیقت چیزی را، و مراد بلفظ تأویل مأوّل است همچون تنزیل بمعنی منزل. مصدر است اسم ساخته همچون «فالِقُ الْإِصْباحِ».
وحی و تنزیل و بأس و رفق فلک بر تو بگسست و شد سخن کوتاه
آلکالوئیدهای آپورفین ترکیبات شیمیایی طبیعی از گروه آلکالوئیدها هستند. بعد از آلکالوئیدهای بنزیل‌ایزوکینولین، این گروه دومین گروه بزرگ آلکالوئیدهای ایزوکینولینی هستند.
فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ ای صدّقوا باللّه انّه واحد لا شریک له و محمد (ص) انّه رسوله. وَ النُّورِ الَّذِی أَنْزَلْنا بالقرآن انّه کلامه و وحیه و تنزیله. وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ ای ذو علم باعمالکم لا یخفی علیه منها شی‌ء.
تنی را که همسنگ تنزیل بود بر و پوشش از پر جبریل بود
بهشتِ عدن خواهی نیست دیگر جز رضایِ او همه تنزیل و تاویل از پیِ این کار بنهادند