نرگ
معنی کلمه نرگ در لغت نامه دهخدا

نرگ

معنی کلمه نرگ در لغت نامه دهخدا

نرگ. [ ن َ ] ( اِ ) جرگه. ( برهان قاطع ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). رجوع به نرگه شود. || حلقه زدن مردم را گویند به جهت محافظت شکار تا از میان بیرون نرود. ( برهان قاطع ) ( آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ). حلقه زدن لشکر برای شکار. ( غیاث اللغات ). رده و پره باشد که به جهت شکار زنند تا شکاری بیرون نرود. ( فرهنگ خطی از المؤید ). || زورخانه پهلوانان. ( غیاث اللغات از شرح گل کشتی ).

معنی کلمه نرگ در فرهنگ معین

(نَ ) (اِ. ) مهره ای کوچک و مخروطی شکل که در آن گل ها و رگ های بسیار بود و آن را در بیخ دم پلنگ یابند و نرگ پلنگ گویند، حجرالنمر.

معنی کلمه نرگ در فرهنگ عمید

= جرگه: قابل اهل دل و لایق الفت نَبُوَد / جرگ و نرگی که در او شور محبت نَبُوَد (؟: لغت نامه: جرگ )

معنی کلمه نرگ در فرهنگ فارسی

صف، حلقه، دسته ای ازمردم یادستهای ازچرندگان
نرکه .

معنی کلمه نرگ در دانشنامه عمومی

نرگ یکی از اصطلاحات جغرافیایی در بخش کوخرد شهرستان بستک در غرب استان هرمزگان در جنوب ایران است.
نرگ در گویش لارستانی به ویژه در گویش کوخِردی در بخش کوخرد شهرستان بستک به معنی هر شکافی بزرگ میان رشته کوه های بلند است. این شکاف را «نرگ» می نامند. نرگ دره ای است بسیار عمیق بین سلسله کوهای بلند که در آن پرتگاه ها و آودون ها و اشکفت ها و شیب وفرازهای گوناگونی وجود دارد، در بعضی از نرگ ها بیشه زارها و درخت های برکو ( بنه ) و بادام کوهی و انجیر نیز وجود دارد، احیاناً در این جنگلها جانوران و درندگان نیز جا می گیرند. معمولاً راه های نرگ ها ناهموار است و گذر به درون نرگ ها به دشواری صورت می گیرد.
• نمونه های از نام های جغرافیایی در کوخرد و در غرب استان هرمزگان که به نام نرگ معروفند عبارت اند از:
• نرگ کنخُور.
• نرگ بست گِز.
• نرگ خور موئی.
• نرگ گری خاء.
• نرگ او شیرینو.
• نرگ دیوونی.
• نرگ مرخاو.
• نرگ آودون علی.
• نرگ گری پان.
• نرگ گُل مُودُونی.
• نرگ گری کنار.
• نرگ چُک او گزک
نرگ گُل مُودُونی و نرگ گری پان بزرگ ترین نرگ های کوه جنوب کوخرد، کوه زیر هستند، نرگهایی بسیار بزرگ وهولناک، و پرتگاهای زیادی دارند.
معنی کلمه نرگ در فرهنگ معین

معنی کلمه نرگ در ویکی واژه

مهره‌ای کوچک و مخروطی شکل که در آن گل‌ها و رگ‌های بسیار بود و آن را در بیخ دم پلنگ یابند و نرگ پلنگ گویند، حجرالنمر.

جملاتی از کاربرد کلمه نرگ

نرگسش چون ز آب تر گشتی زُهره در حال نوحه‌گر گشتی
این روستا در دهستان نرگسان قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۲۴۰ نفر (۴۵خانوار) بوده‌است.
هر دم که در آن نرگس پر خواب تو بینم خون جگرم دیده بیدار بگیرد
آتومنرگوماش (روسی: Атомэнергомаш) شرکت انرژی هسته‌ای روسی است، که در سال ۲۰۰۶ تأسیس شد.
اشیا از آنچه در آینه می‌بینید به شما نزدیکترند فیلمی به کارگردانی نرگس آبیار و تهیه کنندگی محمدحسین قاسمی محصول سال ۱۳۹۱ است.
* با موسوی و عبادی - نرگس مست - ۲۸ مرداد ۶۰
ساقی بیا که دارد اکنون به کف پیاله بر طرف باغ نرگس بر روی دشت لاله
این روستا در دهستان نرگسان قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۳۳ نفر (۱۱ خانوار) و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۹۵، خالی از سکنه دائم بوده‌است.
کلاه زرّ مغرّق به فرق بر یارب چه خوش برآمد در سبز پرنیان نرگس
این روستا در دهستان نرگسان قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۲۶۷ نفر (۵۶خانوار) بوده‌است.
من که سرمست و خرابم ای حریف نرگس مست خرابی دیده ام
عجب نبود که همچون نرگس خود ز عشق خود کنی بیمار گل را
نیستم بی خبر از راز فلک چون نرگس گرچه دایم به ته پای، نظر داشته ام
میا پیش این نرگس می‌پرست که ترکست و بدمست و خنجر به دست
نکردی بام را باران چنان تر که کردی نرگسش در یک زمان تر
هر چه اندر دلم و پیش دو چشمم، یارب پیش آن نرگس خونخواره جادو آید
جایزه بین‌المللی بنیاد الکساندر لانگر به نرگس محمدی فعال حقوق بشر و خبرنگار، نایب رئیس و سخنگوی کانون مدافعان حقوق بشر و رئیس هیئت اجرائی شورای صلح ایران تعلق گرفت. تغییربرای‌برابری، رادیو زمانه