ندید بدید

معنی کلمه ندید بدید در لغت نامه دهخدا

ندیدبدید. [ ن َ ب َ ] ( ص مرکب ، از اتباع ) تازه به دوران رسیده. تازه به عرصه رسیده. نوخاسته. نودولت. نوکیسه.
- امثال :
ندیدبدید وقتی که دید به خودش چسید.
|| خرده نگرش. اندک بین. اندک نگرش. که کم به چشم اوزیاد آید. ( یادداشت مؤلف ). || سخت لئیم و بخیل. ( یادداشت مؤلف ).

معنی کلمه ندید بدید در فرهنگ معین

(نَ بَ ) (ص مر. ) تازه به دوران رسیده ، بی اصل و نسب .

معنی کلمه ندید بدید در فرهنگ عمید

آن که اخلاق و رفتار مردم نوکیسه و نظرتنگ را دارد، شخص نوکیسه و نظرتنگ.

معنی کلمه ندید بدید در فرهنگ فارسی

آدم نوکیسه وتنگ نظروتازه بدوران رسیده یاکسی که اخلاق ورفتارنوکیسگان وتازه به دوران رسیدگان رادارد.

معنی کلمه ندید بدید در ویکی واژه

تازه به دوران رسیده، بی اصل و نسب.

جملاتی از کاربرد کلمه ندید بدید

کردم ز سنگ ریزهٔ ره توتیای چشم تا آنچه کس ندید بدیدم به صبح‌گاه