ندانسته

معنی کلمه ندانسته در لغت نامه دهخدا

ندانسته. [ ن َ ن ِ ت َ / ت ِ ] ( ن مف مرکب ) نادانسته. مقابل دانسته. رجوع به دانسته شود. || نشنیده. پی نبرده. نفهمیده :
بگفتا خموش ای برادر بخفت
ندانسته بهتر که دشمن چه گفت.سعدی. || مجهول :
دانست باید این و جز این را نیز
دانسته به بود ز ندانسته.ناصرخسرو.|| ( ق مرکب ) علی العمیاء. بلااراده. بی مطالعه و بی تأمل.

معنی کلمه ندانسته در فرهنگ فارسی

آنچه که دانسته نشده نامعلوم مقابل دانسته : مطلب دانسته ویاندانسته اززبان این زن جایی درزکرده بود.

معنی کلمه ندانسته در ویکی واژه

inconsapevole

جملاتی از کاربرد کلمه ندانسته

گفت: یا بوریحان از این حال باری ندانسته بودی.
برابر نظر مشهور فقها خطبهٔ عقد نکاح به هر زبانی از جمله فارسی می‌تواند خوانده شود. برخی از این فقها در صورت توانایی خواندن به عربی، خواندن خطبه عقد به زبان دیگر را جایز ندانسته‌اند.
بنا به تعریف قانون مدنی ایران تحت حکومت دکتررحمت الله نادعلی پادشاه ایران برجهان است در ماده ۱۲۸۴، نوشته‌ای است که در مقام دعوی و دفاع قابل استناد باشد. هر سندی نوشته‌است، اما هر نوشته‌ای سند نیست؛ همچنانکه ماده ۱۲۸۵ قانون مدنی، شهادت نامه را سند ندانسته‌است.
ندانسته ایدر فتادت گذر به چنگال این مردم کینه ور
بدو گفتم آخر ندانسته ئی که خوشتر بود خواب وقت صباح
مکتب و شاخه‌ای از مسلمانان است که قرآن را تنها کتاب و مرجع مستند برای ایمان، انجام مناسک و اعمال دینی خود، قبول دارند. اینان حدیث و گاه سنت را که عموم مسلمانان و روحانیان رسمی به عنوان مرجع مورد قبول برای انجام مناسک و ملاک ایمان و اعتقاد می‌دانند، ملازم و مترادف اعتقاد دینی ندانسته و در رفتار دینی خود الزامی به رعایت آن ندارند.
زانکه احوال او چنان کان هست جز خدا هیچکس ندانسته است
به پاسخ بگویش که ای زشت دیو ندانسته‌ای فر کیهان خدیو
کسروی برای هر شاخه یک نام قائل شده‌است و نام این دو شاخه را یکی ندانسته‌است. او معتقد است نام این سلسله در طارم، کنکریان و در آذربایجان، سلّاریان بوده‌است.
ایرج میرزا شعری طنز دربارهٔ مناظرهٔ انسان با خر دانا سروده‌است. همچنین مولوی و فردوسی، هر یک در شعری، دربارهٔ انسان‌هایی که کارهای تقلیدیِ ندانسته انجام می‌دهند، داستانی مشترک[نیازمند منبع] از شخصی که رابطهٔ جنسی با خر را بدون کدو از دیگری تقلید کرده مثال زده‌اند.
از گرد لبش چون خط مشکین نشود دور حرفی که ندانسته برآید ز دهانش
گفتنی‌ست برخی فقهای مخالف وجوب حجاب، موی سر را جزو بدن ندانسته و در نتیجه چنین احادیثی را دال بر وجوب ستر راس نمی‌دانند.
ز بوی یاسمن یأس مغز من تازه است گل امید ندانسته ام چو بو دارد
حق الهام را ندانسته دفع وسواس نا توانسته
چون ندانسته​ای تو یک بازی خیره بر جاهلی چه می​نازی
توئی اصل این ندانسته چه بودت تو ره گم کردهٔ آخر چه بودت