جملاتی از کاربرد کلمه نداری
بس که در سر زنمش پنداری که من آن هدهدک نامه برم
ز دست عهد تو از دست رفتم به جان تو که دست از من نداری
دل نداری، ز جان چه کار آید؟ جان بیدل چه در شمار آید؟
اگر چه نداری گنه نزد شاه چنان باش پیشش که مردگناه
گر نداری همی تو خوار مرا پنبه بیپنبه دانه کار مرا
گر نداری سوز آتش ای دلا کی به بینی نور حق را بالبصر
چون نداری جان معنی معنی جانرا چه دانی چون ندیدی کان گوهر گوهر کانرا چه دانی
به نظر میرسد این حالت را بسیاری از افراد تجربه کردهباشند. در تحقیقات رسمی اعلام شد که حدود ۸۵٪ افراد، حداقل یکمورد تجربهی آشناپنداری را داشتهاند.
یارم ز در درآمد، با حسن و زیب و با فر گفتم وفا نداری، خندید و گفت:«سن سن »
استانداری بوشهر یک نهاد مرتبط سازمان امور اداری کشور و نماینده جمهوری اسلامی ایران در استان بوشهر است که در شهر بوشهر واقع شدهاست.
مرد بیدین گاو باشد تا نداری بانکش مر تو را، پورا، همی مردم به دین باید شدن
استانداری خوزستان یک نهاد مرتبط سازمان امور اداری کشور و نماینده دولت جمهوری اسلامی ایران در استان خوزستان است که در شهر اهواز واقع شدهاست.
گر اندازد از کوه ما را به خاک بیفتیم و در دل نداریم باک