معنی کلمه ندار در لغت نامه دهخدا
- با همدیگر ندار بودن ؛ در تداول ، رایگان بودن. شریک بودن در منافع. صمیمی بودن. صفا داشتن. رفاقت داشتن. یکی بودن.
- || در اصطلاح قمار، ندار بودن دو قمارباز در حلقه بازی آن است که روی دست همدیگر «توپ » نزنند و با یکدیگر برد و باختی نداشته باشند، از هم نبرند و به هم نبازند.
- امثال :
از نداربگیر بده به دارا، نظیر: از نخورده بگیر بده به خورده.