نخلستان

معنی کلمه نخلستان در لغت نامه دهخدا

نخلستان. [ ن َ ل ِ / ن َ س ِ ] ( اِ مرکب ) جائی که درآن نخل بسیار باشد. ( فرهنگ نظام ). باغ خرما. ( آنندراج ). جای انبوه از خرمابنان. خرستان. مخستان. مغستان. ( ناظم الاطباء ). خرماستان. باحة. عقدة :
شکر در تنگ شه تیمار میخورد
ز نخلستان شیرین خار میخورد.نظامی.گرد آن باغ گشت چون مستان
تا رسید از چمن به نخلستان.نظامی.نخلستانی بدان زمین بود
کآرایش نقش بند چین بود.نظامی.مشتمل بود بر کروم و باغات و بساتین و نخلستان و درختستان. ( تاریخ قم ص 181 ).

معنی کلمه نخلستان در فرهنگ معین

(نَ لِ ) [ ع - فا. ] (اِمر. ) محلی که در آن نخل بسیار کاشته شده ، نخل زار.

معنی کلمه نخلستان در فرهنگ عمید

جایی که درخت خرما بسیار باشد.

معنی کلمه نخلستان در فرهنگ فارسی

جایی که درخت خرمابسیارباشد
( اسم ) محلی که در آن نخل بسیارکاشته شده خرماستان نخل زار.

معنی کلمه نخلستان در ویکی واژه

محلی که در آن نخل بسیار کاشته شده، نخل زار.

جملاتی از کاربرد کلمه نخلستان

این روستا در دهستان نخلستان قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۲۳۷ نفر (۷۱خانوار) بوده‌است.
به یمامه حصاری بود بزرگ و کهنه. از بیرون حصار شهری است و بازاری و از هرگونه صناع در آن بودند و جامعی نیک و امیران آن جا از قدیم بازار علویان بوده‌اند و کسی آن ناحیت از دست آن‌ها نگرفته بود از آن که آن جا خود سلطان و ملکی قاهر نزدیک نبود و آن علویان نیز شوکتی داشند که از آن جا سیصد و چهارصد سوار برنشستی و زیدی مذهب بودند و در قامت گویند «محمد و علی خیرالبشر و حیّ علی خیر العمل» و گفتند مردم آن شهر شریفیه باشند، و بدین ناحیت آب های روان است از کاریز و نخلستان و گفتند چون خرما فراخ شود یک هزار من به یک دینار باشد و از یمامه به لحسا چهل فرسنگ می‌داشتند و به زمستان توان رفت که آب باران جای‌ها باشد که بخورند و به تابستان نباشد.
نخلستانهای انبوه و پر بار این روستا، رودخانهٔ فصلی معروف بهبیخ ,تالاب
زلزله فرمای نخلستان جان یعنی اجل باد لزران همچو بید از هیبت عباس بیگ
از نسیم انس بی‌بهره است سروستان دل وز ترنج عافیت خالی است نخلستان جان
این روستا در دهستان نخلستان قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن زیر سه خانوار بوده‌است.
پس از کشته شدن موسی کاظم و نوه اش، محمد تقی، شیعیان به تدریج در کنار آرامگاه آنها ساکن شدند تا بتوانند از آن‌ها حمایت کرده و از زائران آن‌ها پذیرائی کنند و در حقیقت این امر باعث شد که هسته اولیه شهر کاظمین تشکیل شود به ویژه که این زمین به علت نزدیکی به رودخانه دجله، مرغوبیت خاک و نزدیکی‌اش به روستاها و مزارع و نخلستانهای بزرگ، مکانی مناسب برای سکونت به‌شمار می‌رفت. از منابع تاریخی دوران عباسی درمی‌یابیم که این منطقه به سرعت رشد نموده و به عنوان بخشی از بغداد و محله‌ای از محله‌های آن درآمد و جایگاه جغرافیایی آن در دوران عباسی‌ها بین «منطقه حربیه» و «مقبره ابن حنبل» و «حریم طاهری» بود.
از عبدالله بن جعفر - رضی الله عنه - آورده اند که روزی عزیمت سفری کرده بود، در نخلستان قومی فرود آمد که غلامی سیاه نگاهبان آن بود، دید که سه قرص نان به جهت قوت وی آوردند سگی آنجا حاضر شد.
ابراهیم‌آباد پائین روستایی در دهستان نخلستان بخش مرکزی شهرستان طبس استان خراسان جنوبی ایران است.
گذشته از چولان و نیزار، نخلستان بزرگی در ساحل ایران و عراق که عمق آن بین ۲ تا ۵ کیلومتر متغیر است وجود دارد. این نخل‌ها، به وسیلهٔ کانال و نهرهای مصنوعی عمود بر اروند، در حالت مد آبیاری می‌شوند. همچنین زمین اطراف نخلستان‌ها اغلب سست می‌باشد و تنها در مناطقی که زمین از سختی لازم برخوردار بوده جاده احداث شده‌است.
کوه سیاه از روز چهارشنبه ۷ خرداد ۹۹ دچار آتش‌سوزی گسترده شد. این آتش‌سوزی خسارات زیادی به نخلستان‌های منطقه وارد کرد و دست کم ۳۰۰ نخل در آتش سوخته‌است. آتش نهایتاً ۱۰ خرداد مهار شد.
ای مانده زیر شش جهت هم غم بخور هم غم مخور کان دانه‌ها زیر زمین یک روز نخلستان شود
روضه مأوی نمی خواهند و نخلستان خلد بینوایانی که در کوی تو مأوی کرده اند
عبدالله با خود گفت: همه خلق مرا در سخاوت ملامت می کنند و این غلام از من سخی تر است آن غلام را و نخلستان را و هر چه در آنجا بود همه را بخرید پس غلام را آزاد کرد و آنها را به او بخشید.
دجله خونابست ازین پس گر نهد سر در نشیب خاک نخلستان بطحا را کند در خون عجین
ولیکن سر عشقش شکرستان ز نخلستان ز جوهای فراتی
مرده‌دل، منظر نخلستان از این گردفناست