نخجیرگاه

معنی کلمه نخجیرگاه در لغت نامه دهخدا

نخجیرگاه. [ ن َ ] ( اِ مرکب ) شکارگاه. ( ناظم الاطباء ). شواهدذیل نخچیرگاه ذکر شده است. رجوع به نخچیرگاه شود.

معنی کلمه نخجیرگاه در فرهنگ معین

( ~ . ) (اِمر. ) شکارگاه .

معنی کلمه نخجیرگاه در فرهنگ عمید

شکارگاه.

معنی کلمه نخجیرگاه در فرهنگ فارسی

شکار گاه

معنی کلمه نخجیرگاه در ویکی واژه

شکارگاه، محل شکار آهوان یا گوران.

جملاتی از کاربرد کلمه نخجیرگاه

سگ تست اوحدی، جانا، نگاهی کن به حال او کزین نخجیرگاه او را شکاری نیست غیر از تو
بهر نخجیری است هر دامی درین نخجیرگاه حلقه دام چشم از بهر شکار عبرت است
دو شاخه گشایان نخجیرگاه به فحلان نخجیر یابند راه
که نزدیکی شهر یک روزه راه یکی مرغزار است و نخجیرگاه
همه راه شادی و نخجیرگاه ازو شادمان گشته یکسر سپاه
ای کمان ابرو، خوش‌ آن روزی که در نخجیرگاه سینه را آماج تیرت گاهگاهی داشتیم
عزم نخجیرگاه کرده و مست تیرش اندر کمان، کمان در دست
بتازم به نخجیرگاه سخن مگر صیدی افتد به فتراک من
با رخی رخشنده شه برگشت از نخجیرگاه داغ درد از سینه زایل کن ‌که آمد باغ درد
نخجیرگاه عجز رهایی‌کمند نیست هم خود ز رنگ جسته پلنگ خودیم ما