ملاعن. [ م ُ ع ِ ] ( ع ص ) لعنت کننده. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). || ( اصطلاح فقه ) زوجی که مقررات ملاعنه ( لعان ) را انجام می دهد. ملاعن باید بالغو عاقل و رشید باشد. و رجوع به ملاعنة و لعان شود. ملاعن. [ م َ ع ِ ] ( ع اِ ) ج ِ ملعنة. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). و رجوع به ملعنة شود.
معنی کلمه ملاعن در فرهنگ معین
(مُ عِ ) [ ع . ] (اِفا. ) لعن کننده .
جملاتی از کاربرد کلمه ملاعن
زین پس دمی بر آر بکام دل اندرو وارسته از خباثت مشتی ملاعنه
هریک بدانمثابه که با مادرش پدر کردی برای صحت اصلش ملاعنه