( مشتقة ) مشتقة. [م ُ ت َق ْ ق َ ] ( ع ص ) مشتقه. مؤنث مشتق. ( فرهنگ فارسی معین ). ج ، مشتقات. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). - اسماء مشتقه ؛ اسمهایی که از مصدر گرفته شده باشد : و اول را اسماء مشتقه خوانند، مانند: ناصر و نصیر و منصور. ( اساس الاقتباس ص 9 ). و رجوع به مشتقات شود.
معنی کلمه مشتقه در فرهنگ فارسی
( اسم ) مونث مشتق . یا اسمائ مشتقه اسمهایی که از منشایی ( مصدر ) گرفته شده باشند : و اول را اسمائ مشتقه خوانند مانند : ناصر ونصیرو منصور .
جملاتی از کاربرد کلمه مشتقه
بر پایه طبقهبندی استانداردهای گزارشگری مالی بینالمللی، ابزارهای مالی به ۲ گروه اصلی تقسیم میشوند: ابزارهای نقد و ابزارهای مشتقه. همچنین برای پوشش نیازهایی که به طور روزافزون پیچیدهتر و متنوعتر میشوند، پیوسته ابزارهای مالی جدید، در قالب ابزارهای مشتقه و ترکیبی، توسط موسسات مالی ایجاد میشود و مورد استفاده قرار میگیرند.