لعنتی
معنی کلمه لعنتی در فرهنگ معین
معنی کلمه لعنتی در فرهنگ عمید
۲. ملعون.
معنی کلمه لعنتی در فرهنگ فارسی
معنی کلمه لعنتی در دانشنامه اسلامی
ریشه کلمه:
لعن (۴۱ بار)ی (۱۰۴۴ بار)
جملاتی از کاربرد کلمه لعنتی
«الکل لعنتی،» تکآهنگی از پیتبول، افروجک است که در سال ۲۰۱۰ میلادی منتشر شد.
کنون در لعنتی افتاده مسکین ضعیف و ناتوان و خوار و مسکین
کنون در لعنتی تا در قیامت چه خواهی یافت در روز ندامت
کنون در لعنتی اندر جدائی نداری هیچ با او آشنائی
در لوح خواندهام که یکی لعنتی شود بودم گمان به هر کس و بر خود گمان نبود
مثل شیطان هر که باشد لعنتی است هرکه چون انسان بود او رحمتی است
هنگام بیانِ پالایششدهتر متنِ این اصطلاح، بهجای واژهٔ «لعنتی» از کلمات دیگری که در زبان انگلیسی با حرف «اِف» شروع میشوند نیز استفاده میشود و عباراتی نظیر «بخوان آن راهنمای ترسناک را»، «بخوان آن راهنمای آتشین را»، «بخوان آن راهنمای خوب را»، «بخوان آن راهنمای دوستانه را»، «بخوان آن راهنمای کارخانه را» یا «بخوان آن راهنمای [مکث/سکوت] را» جایگزین آن میشود.
کنون در لعنتی و ره ندانی بمانده خوار و رسوای جهانی
در اواخر سال ۲۰۱۳ بیماری من خیلی شدید شد و دیگر توانایی درام زدن را نداشتم. بیماری من بسیار وحشتناک بود و من حتی آن را برای دشمنانم هم آرزو نمیکنم! اما خودم را جمع و جور کردم، باشگاه رفتم و درمان را شروع کردم تا بتوانم این (بیماری) لعنتی را شکست دهم! من دلیلِ زندهای برای کسانی هستم که به بیماری من مبتلا هستند؛ میتوانید این (بیماری) لعنتی را شکست بدهید! متال و طرفداران بسیار آن به شما کمک خواهند کرد. (بغض جویی و تشویق جمعیت)
شده در عین قربت لعنتی شد اگرچه عین لعنش لعنتی بُد
کنون در لعنتی تو بازمانده از آن قربت تو بی اغراض مانده
گفت: ما را چون معشوق اهل یادگار خود کرد، اگر گلیم، سیاه بود و اگر سفید هر دو یکی باشد؛ و هر که این فرق داند، در عشق هنوز خام است. از دست دوست، چه عسل چه زهر، چه شکر چه حنظل، چه لطف چه قهر. آنکس که عاشق لطف بود یا عاشق قهر، او عاشق خود باشد نه عاشق معشوق. دریغا چون سلطان، قبا و کلاه خاص کسی را دهد این بس باشد؛ باقی در حساب عاشقان نیست. دریغا با او گفتند که گلیم سیاه لعنتی، چرا از دوش نیندازی؟ گفت:
دیو از این عقل گشت با شر و شور تا به مخراق لعنتی شد کور