نبل
معنی کلمه نبل در فرهنگ معین
(نُ ) [ ع . ] ۱ - (اِ. ) نجابت ، بزرگی . ۲ - فضل . ۳ - آگاهی . ۴ - تیزی خاطر، ذکاء. ۵ - (ص . ) صاحب نجابت ، نجیب . ۶ - خداوند فضل .
معنی کلمه نبل در فرهنگ عمید
معنی کلمه نبل در فرهنگ فارسی
از دانشمندان و مکتشفین بزرگ جهان و مبتکر جایزه نبل است .
معنی کلمه نبل در دانشنامه عمومی
معنی کلمه نبل در ویکی واژه
فضل.
آگاهی.
تیزی خاطر، ذکاء.
صاحب نجابت، نجیب.
خداوند فضل.
تیر.
جملاتی از کاربرد کلمه نبل
زبس لشکر سرو و ایوان و باغ پر از سنبل و لاله هامون و باغ
نگاهم بر رخش خار به گل پیوسته را ماند دلم با زلف او تار به سنبل بسته را ماند
بر گل ترا که گفت ز سنبل برار خط وز مشک ناب بر ورق گل نگار خط
گل که گفتم لطف رویش خواستم ذکر سنبل رفت و مویش خواستم
ز رویت دسته گل می توان کرد ز زلفت شاخ سنبل می توان کرد
به سنبل خاطر آشفته بخشید به شبنم داد چشم اشکباری
از آن سنبل که بر گلنار دارد گل طبع مرا پر خار دارد
چو هنگام باغست و گاه چمن همه دشت پر سنبل و یاسمن
گرینبلت پس از ام. اچ. آبرامز سرویراستار گزیدهٔ ادبیات انگلیسی نورتون شد.
وانکه زلفش همچو سنبل تاب در سر داشتی خاک تاریکش نه سر بگذاشت، نه سنبل، نه تاب
این سخنهایی که از عقل کلست بوی آن گلزار و سرو و سنبلست