نبشی

معنی کلمه نبشی در لغت نامه دهخدا

نبشی. [ ن َ ] ( ص نسبی ، اِ ) در اصطلاح بنایان ، کاشی یا آجری که ملتقای دو سطح آن زاویه قائمه تشکیل ندهد بلکه بوسیله سطح کم عرض دیگری دو سطح آن به هم پیوندد. آجری که لبه تیز نداشته باشد.

معنی کلمه نبشی در فرهنگ معین

(نَ ) (ص نسب . ) ۱ - هر چیز نبش دار. ۲ - آجر یا کاشی که لبة تیز نداشته باشد. ۳ - تیرآهن .

معنی کلمه نبشی در فرهنگ فارسی

( صفت ) منسوب به نبش : ۱ - هرچیزنبشدار ۲ - کاشی یا آجری که ملتقای دوسطح آن زاویه ای قایمه تشکیل ندهدبلکه بوسیله سطح کم عرض دیگری دوسطح آن بهم پیوندد آجری که لبه تیزنداشته باشد.۳ - آهنی که ازدوسطح عمودبریکدیگرتشکیل شده باشدوبرای ساختن پایه صندوقهای آهنی ودرومانند آن بکار رود.

جملاتی از کاربرد کلمه نبشی

جنبشی کرد صنوبر که قیامت برخاست تا سهی قامت آن سرو خرامان چه کند
ذوب شدن یخ را در نظر بگیرید. با دادن گرما به یخ، به آن انرژی منتقل می‌کنیم که باعث افزایش انرژی جنبشی مولکول‌های آن می‌شود. از آنحایی که دما به صورت متوسط انرژی جنبشی ذرات یک سیستم تعریف می‌شود، پس باید دمای سیستم افزایش پیدا کند. اما در استحالهٔ هم‌دما، این انرژی به جای افزایش دما، صرف از بین بردن نیروهای بین مولکولی ماده می‌شود. به این شکل که با افزایش انرژی جنبشی مولکول‌ها، ارتعاش آنها بیشتر شده و فاصلهٔ آنها هم افزایش می‌یابد. در نتیجه نیروهای بین مولکولی ضعیف شده و با ادامهٔ انتقال انرژی، از بین می‌روند. در واقع انرژی درونی ماده تغییر می‌کند و به جای تأثیر بر دمای ماده، بر فاز ماده اثر می‌گذارد.
شکر کز فیض کرد بار دگر جنبشی بحر لطف ربانی
خواهم ار این خاکدان، کردن خراب می کشم از جنبشی یکسر در آب
کین طلب‌کاری مبارک جنبشیست این طلب در راه حق مانع کشیست
فشار اسمُزی به صورت حداقل فشار مورد نیاز تعادل و بدون هیچ جنبشی (حرکت) حلال در شبکه تعریف می‌شود. فشار اسمُزی یک ویژگی اتصال (خاصیت جمعی) می‌باشد به این معنی که فشار اسمُزی وابسته به غلظت مولی مواد حل شونده می‌باشد اما وابسته به هویت آن نمی‌باشد.
عاشقان را جنبشی از خویش نیست از دو سو یک میل باشد بیش نیست
سر ز جایی عاقبت بیرون کند جنبشی کاندر میان جان ماست
جان آتش یافت زو آتش کشی جان مرده یافت از وی جنبشی
می شود صائب به اندک جنبشی پا در رکاب هر که چون نخل خزان برگ سفر آماده کرد
بجز آنکه آن جنبشی فرد بود سه جنبش به یکجای در خورد بود
کرا بویه وصلت ملک‌ خیزد یکی جنبشی بایدش آسمانی‌