نباتات

معنی کلمه نباتات در فرهنگ معین

(نَ ) [ ع . ] (اِ. ) جِ نبات ، گیاه ها، رستنی ها.

معنی کلمه نباتات در فرهنگ فارسی

( اسم ) جمع نبات رستنیها: نه بتنهاحیوانات ونباتات وجماد هرچه درعالم امراست بفرمان توباد.

معنی کلمه نباتات در ویکی واژه

vegetazione
جِ نبات ؛ گیاه‌ها، رستنی‌ها.

جملاتی از کاربرد کلمه نباتات

در فصل اول به مقوله‌های دامپروری و اصلاح نباتات پرداخته شده است که پیشینه آن به مصر باستان بازمی‌گردد.
به عنوان مثال انتقال ژن مقاومت به سرما از ماهی به برنج. همچنین در اصلاح نباتات کلاسیک زمان لازم برای انتقال صفت مورد نظر بیشتر است و تقریباً همیشه به همراه ژن هدف تعدادی ژن دیگر نیز به صورت ناخواسته وارد گیاه پذیرنده می‌شوند.
گر باد حفظ او به نباتات بگذرد بتوان لباس جنگ ز برگ چنار کرد
عُنْقُود: خوشه انگور و نباتات و عناقید جمع آن است.
کارشناسی زراعت و اصلاح نباتات، دانشگاه زنجان، ۱۳۷۰–۱۳۶۸.
نه به تنها حَیوانات و نباتات و جماد هرچه در عالم امر است به فرمان تو باد
سیر آب اندر نباتات چمن یکسان بود لیک در هر میوه یی آبی و رنگ و لذتی است
رایت کثرت از آن تاز نباتات بلند آیت وحدت از این تا بجمادات رقم
ولایت کاپیسا در سال ١٣٩٩ از ٩ هزار هکتار باغ بالغ بر ٢۰ هزار تُن جواری بدست آمده است که نسبت به سال قبل ۱۵ درصد افزایش را نشان میدهد. کاپیسا از ولایت‌هایی است که آب فراوان و هوای مناسب برای کشت انواع مختلف نباتات دارد. در این ولایت بیش‌تر گندم، جواری، لوبیا، شرشم و ماش کشت می‌شود که بازدهی خوبی برای دهقانان دارد.
چنان نشو و نما با تیغ آفات برون آرد سر از جیب نباتات
لیف: آنچه از ریشهها و لحاء نباتات روید و باریک‌تر از لحاء باشد.
محبت کن‌، مروت کن‌، کرم کن به انسان و به حیوان و نباتات
به شکرین دهنان داد از سخن نمکی که چاشنی به نباتات شکرستان داد
ثُمِنُشْ: لغت یونانی است و مراد از او هر چه از نباتات مابین درخت و گیاه باشد.
در ارمنستان حدود ۳۲۰۰ نوع گیاه می‌روید که خود موید گوناگونی آنهاست. تنوع نباتات حاصل ناهمواری‌ها، خاک، آب و هوا و قرار داشتن ارمنستان در میان دو منطقه ژئوبوتانیک است. ۱-نواحی جنگلی و چمنزارهای قفقاز ۲-سرزمین‌های بیابانی و نیمه بیابانی ایران. جنگل‌های ارمنستان کوهستانی است و حدود ۱۲ درصد از اراضی این کشور را تشکیل می‌دهد. بیشتر مناطق جنگلی در دامنه کوه‌ها و ارتفاعات ۵۵۰ تا ۲۶۰۰ متر از سطح دریا قرار دارند.
در بستان معانی چه گشاید که درو از نباتات بیکدسته نعنع نکشد
زهی نبات که دارد لب تو کز وی شد امیر جمله نباتات بی‌نزاع شکر
آن نباتات دگر را گوش کو گوش هم گر باشد آخر هوش کو