نایره
معنی کلمه نایره در فرهنگ معین
معنی کلمه نایره در فرهنگ عمید
۲. [مجاز] فتنۀ برپاشده.
۳. [مجاز] کینه و دشمنی.
معنی کلمه نایره در فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱ - آتش : مردم صلاح اندیش که درهرات بودنداطفای نایره فتنه توانستندکرد ۲ - شعله آتش : درحال نایره آن غضب فرو نشیند.۳ - گرمی حرارت .۴ - کینه دشمنی یاحرف نایره .
معنی کلمه نایره در فرهنگ اسم ها
معنی: آتش برافروخته، ( مجاز ) فتنۀ برپاشده، ( مجاز ) کینه و دشمنی، شعله ی آتش، و معمولاً مشبه به هر چیز دارای شدت و نیرومندی، مانند جنگ، خشم و فتنه، ( در قدیم ) ( به مجاز ) فتنه، آشوب، نایر
معنی کلمه نایره در ویکی واژه
آتش برافروخته.
فتنه، دشمنی.
جملاتی از کاربرد کلمه نایره
خود از کمند جستی و کمترین بنده خویش را که به دولت غلامیت از خواجگی آزاد بود، به قید هزار سلسله غم و اندوه بستی.اگر خواهم از شدت آلام حرمانت حرفی بر زبان آرم، از آتش دل و سوز درون، مصرع: زنی تا چشم برهم خامه خواهد سوخت دفتر هم. نه چنانم به نایره حرمان سوختی که جز کف خاکستری از هستیم اثری ماند و از وجود نابودم الا خبری.
مؤمن ار نایرهٔ قهر تو بیند به بهشت حالی از هول سراسیمه به نیران گذرد
ز فربهی بکمالی که گر فریش کنی درود و نایره و روغن و دبیع و فریش
هماره تا خط راست نمیشود دایره به جان خصم تو باد زنار غم نایره
قافیه: مطلق بخروج و مزید و نایره
قافیه: مطلق بردف و خروج و مزید و نایره
نیست خبر گاو را ازانکه همی نایرهای عود را چو نار کند
نایرهٔ مهر ازو شعلهٔ تابان شعاع دایرهٔ چرخ ازو خاتم رخشان نگین
سینه ی عشاق وفا کیش را سوخته ی نایره ی خوت دید
مرگ را شد روان ز نایره آب اجل آمد برون ز پوست چو مار