ناگداز

معنی کلمه ناگداز در لغت نامه دهخدا

ناگداز. [ گ ُ ] ( نف مرکب ) که نگدازد. که گداختنی نیست. ناگداختنی.

معنی کلمه ناگداز در فرهنگ عمید

آنچه گداخته نشود.

معنی کلمه ناگداز در فرهنگ فارسی

که نگدازد . که گداختنی نیست

جملاتی از کاربرد کلمه ناگداز

و جواب اهل تایید مر این دو سؤال را آنست که گفتند: از جواهر فسرده ناگدازنده نخست یاقوت سرخ آنگاه زبرجد شریفتر از دیگر جواهر (است )، همچنانک از جواهر گدازنده زر شریفتر است آنگاه سیم، وز ستوران دو ستور شریفتر است نخست اشتر آنگاه اسپ، و از نباتها دو نبات شریفتر است نخست خرما آنگاه انگور، و از جایها دو جای شریفتر است نخست مکه آنگاه مدینه، و از ستارگان دو ستاره عظیم‌تر است نخست آفتاب و آنگه مهتاب.
بلی‌ گردون به جز داناگدازی نیست هنجارش بلی گیتی به جز نادان‌نوازی نیست آیینش