ناکش. [ ک ِ ] ( اِ مرکب ) سوراخی از دیوار که از آن رطوبت هوا شده بیرون رود. ( فرهنگ نظام ). مجرائی و روزنی در دیوار بنا که هوا در آن جاری باشد و رفع رطوبت هوا کند. سوراخی برای بیرون شدن عفونت چاه ِ مبرز و جز آن. راهی و منفذی که برای رفع و بیرون شدن بوی بد کنند مستراح را. ناکش. [ ک َ / ک ِ ] ( ن مف مرکب ) ناکشیده. نکشیده. وزن ناکرده. وزن ناشده. متاعی وجنسی که آن را توزین نکرده باشند و نکشیده باشند.
معنی کلمه ناکش در فرهنگ معین
(کَ یا کِ ) (اِ. ) مجرایی در دیوار بنا که هوا در آن جاری باشد و رفع رطوبت کند.
معنی کلمه ناکش در ویکی واژه
مجرایی در دیوار بنا که هوا در آن جاری باشد و رفع رطوبت کند.
جملاتی از کاربرد کلمه ناکش
او داند و بخت خوابناکش در روزن دیده باد خاکش
معادله بالا به شرطی درست است که جریان پایا، ناکشسان و تراکمناپذیر باشد و از اصطکاک صرف نظر کنیم و همچنین در مسیر حرکت سیال مبادله گرما یا کار نداشته باشد.
چشمش به راهی می رود مژگان نمناکش نگر در سینه دارد آتشی پیراهن چاکش نگر
گفت: موی سرت که میدروی ناکشته است.
دانهٔ امید چه کاری که دهر دانهٔ ناکشته درود ای غلام
چو تصویر وغا شد صحن میدان درو هم کشته هم ناکشته بی جان
گفت: هیچ کس را دیدی که میدرود ناکشته؟
داستان در مورد خانوادهای است که تلاش میکنند عموی دوستداشتنی خود را از چنگال عشق جدید و خطرناکش نجات دهند...
پراکندگی ناکشسان نور توسط آدولف اسمکال در سال ۱۹۲۱ پیشبینی شده بود ولی این پدیده در سال ۱۹۲۸ مشاهده شد. یکی از کاشفان این پدیده را اثر رامان به نام دانشمند هندی سر رامان که این اثر را با استفاده از نور خورشید مشاهده کرده بود به نام او نامیدند که در سال ۱۹۳۰ برای این کشف وی توانست نوبل فیزیک را دریافت کند. جمعبندی و چارچوب بندی این اثر فیزیکی توسط فیزیکدان جورج پلاکزیک چکوسلوواک بیسن سالهای ۱۹۳۰ تا ۱۹۳۴ توسعه و کامل نمود. در حال حاضر به عنوان منبع از لیزر استفاده میشود.
بس رنج و بلا کاین دل آغشته کشید کو رخت به گور پاک ناکشته کشید
گلی ناچیده بویی ناکشیده زین چمن رفتم به تلخی رفتم اینک در میان این سخن رفتم
آخر به پاس راز وفا تیغها کشید چون صبح بر سرم نفس ناکشیدهای
خوشه چین خرمن ناکشته بودن مشکل است در بهار زندگانی دانه ای پاشیدنی است