ناژو. ( اِ ) ناجو. درخت صنوبر . ( برهان قاطع ) ( آنندراج ) ( از هفت قلزم ) ( ناظم الاطباء ). ناژ. درخت کاج. ( فرهنگ نظام ) : بدخواه تو چون ناژو بیند بهراسد پندارد کان ازپی او ساخته داریست.فرخی.چو بر ناژو سرایان گشت نازو به صحرا شد گرازان گورو آهو.عبدالمجید ( از آنندراج ).رجوع به ناژ شود.
معنی کلمه ناژو در فرهنگ معین
(اِ. ) درخت صنوبر.
معنی کلمه ناژو در فرهنگ عمید
۱. درخت کاج. ۲. صنوبر. ۳. درختی از نوع کاج و سرو که چوب آن مناسب سوزاندن است.
معنی کلمه ناژو در فرهنگ فارسی
صنوبر، درخت کاج، تیرهای ازدرختان مانندسرووکاج (اسم ) کاج صنوبر:[...اماچون انصاف آتش درمیان آیدعود را در صدر بساط برند و ناژ را علف گرمابه سازند.]
معنی کلمه ناژو در فرهنگ اسم ها
اسم: ناژو (دختر) (کردی) (طبیعت) (تلفظ: nāžu) (فارسی: ناژو) (انگلیسی: nazhu) معنی: درخت کاج، صنوبر، درختی از نوع کاج و سرو که چوب آن مناسب سوزاندن است، ( در قدیم ) ( در گیاهی ) کاج