ناژو

معنی کلمه ناژو در لغت نامه دهخدا

ناژو. ( اِ ) ناجو. درخت صنوبر . ( برهان قاطع ) ( آنندراج ) ( از هفت قلزم ) ( ناظم الاطباء ). ناژ. درخت کاج. ( فرهنگ نظام ) :
بدخواه تو چون ناژو بیند بهراسد
پندارد کان ازپی او ساخته داریست.فرخی.چو بر ناژو سرایان گشت نازو
به صحرا شد گرازان گورو آهو.عبدالمجید ( از آنندراج ).رجوع به ناژ شود.

معنی کلمه ناژو در فرهنگ معین

(اِ. ) درخت صنوبر.

معنی کلمه ناژو در فرهنگ عمید

۱. درخت کاج.
۲. صنوبر.
۳. درختی از نوع کاج و سرو که چوب آن مناسب سوزاندن است.

معنی کلمه ناژو در فرهنگ فارسی

صنوبر، درخت کاج، تیرهای ازدرختان مانندسرووکاج
(اسم ) کاج صنوبر:[...اماچون انصاف آتش درمیان آیدعود را در صدر بساط برند و ناژ را علف گرمابه سازند.]

معنی کلمه ناژو در فرهنگ اسم ها

اسم: ناژو (دختر) (کردی) (طبیعت) (تلفظ: nāžu) (فارسی: ناژو) (انگلیسی: nazhu)
معنی: درخت کاج، صنوبر، درختی از نوع کاج و سرو که چوب آن مناسب سوزاندن است، ( در قدیم ) ( در گیاهی ) کاج

معنی کلمه ناژو در ویکی واژه

درخت صنوبر.

جملاتی از کاربرد کلمه ناژو

پارک جنگلی ناژوان (باغ پرندگان، باغ خزندگان، آکواریوم اصفهان، موزه صدف‌ها، باغ پروانه‌ها، تله سیژ)
آکواریوم اصفهان در پارک ناژوان واقع شده‌است. تونل آکواریوم اصفهان در ارتفاع منهای شش متر ساخته شده‌است و دارای ۳۳ آکواریوم زیرمجموعه می‌باشد.
رده بسته به بستان سرو و ناژو شده دستان سرا مرغ سخنگو
واندر لب جو صنوبر و ناژو با سرو بنان به یک قطار آمد
بغرید باد از برکوهسار بیفتاد ناژو و خم شد چنار
در پیش شکوفه خم شود اینک هم قامت سرو هم قد ناژو
بشهر دوستانش خار غنچه بشهر دشمنانش خار ناژو
دمیده بر لب جو سبزه و گل کمر بسته ببستان سرو و ناژو
به بالاکش به سیما خوش به مو دلکش به خو آتش به چشم آهو به قد ناژو به خد مینو به خط عنبر
صنوبرم بود ناژو و کاژو توژ تبر خون چو عناب توت است تود
بحری‌ست که می‌زاید ازو لجّه و امواج آبی‌ست که می‌روید از او عرعر و ناژو
بر آن لاله و سوسن و شنبلید بر آن سرو شمشاد و ناژو و بید