معنی کلمه ناپرهیزی در لغت نامه دهخدا ناپرهیزی. [ پ َ ] ( حامص مرکب ) بی احتیاطی.- ناپرهیزی کردن ؛ برخلاف دستور طبیب یا قواعد طبی چیزهائی منافی سلامت خوردن. کارهای منافی سلامت کردن. غذاهائی ناملایم مزاج خوردن. غداهای مضر خوردن. در دوران مرض یا نقاهت غذای نامناسب و مضر خوردن.
جملاتی از کاربرد کلمه ناپرهیزی طبیب از بی وقوفی می کند دعوی اگر دردی ز ناپرهیزی است و صحت از تعیین درمانش